آیا درست است که اسلام اجازه عمل جنسی با دختر بچه را داده است؟

این نکته که اسلام ستیزان، ناچارند برای بیان مخالفت خود، معارف اسلامی را تحریف کنند، بسیار مهم است و همین نشان دهنده حقانیت مسلمان هاست. چرا که اگر جای مخالفت منطقی با اسلام وجود داشت، نیازی به تحریف و تمسخر نداشتند.

حال برای آنکه تحریف گری اسلام ستیزان در این مساله را نشان دهیم، چند نکته را عرض می کنیم:

۱-باید توجه داشت که تحریف یک دروغ عادی نیست. بلکه در تحریف، دروغگو نهایت تلاش خود را می کند تا دروغ او کاملا باور پذیر باشد. بنابراین ممکن است بخشی از تحریف مطلبی واقعی باشد، اما در ترکیب نهایی، آن را به گونه ای عرضه می کند که با حقیقت اصلی، بسیار متفاوت است.

یکی از انواع این شگردها، تغییر کلام از موضع اصلی آن است.

يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ  (نساء ۴۶) سخنان را از جاى خود، تحريف مى‏ كنند.

مثلا وقتی رویه بعضی از مسئولین در مقابل اختلاس ها، مورد انتقاد قرار گرفت و از آنها خواسته شد، به جای اقدام رسانه ای و شعاری، اقدام عملی کنند، رسانه های معارض عبارت "کش ندهید" را برجسته کرده و در فضایی آن را طرح کردند که معنایش مخالفت با موضع گیری در مقابل اختلاس شد!

نقل قول این رسانه ها دروغ نبود و واقعا این عبارت گفته شده بود، اما به دلیل آنکه جمله از قبل و بعد خود و سایر بیانات جدا شده بود، در قالب دیگر، معنایی صد در صد متعارض با معنای اولیه، به مخاطب القاء می کرد.

۲-اسلام نظام های مختلفی را در بر می گیرد. نظام اخلاقی و نظام حقوقی از جمله این نظام هاست. در اخلاق آنچه افراد باید خودشان به آن ملتزم شوند، توصیه می شود. و در حقوق، بیان نحوه مقابله با کسانی که نخواسته اند به روش درست عمل کنند، بیان می شود. موضع ذکر هر کدام از این نظام ها نیز متفاوت است. مثلا نظام اخلاقی در کتاب هایی چون شرح چهل حدیث امام خمینی (ره) و نظیر آن بیان می شود و نظام حقوقی، عمدتا در رساله های توضیح المسائل بیان می شوند. بنابراین باید دقت کرد، آنچه در رساله های مراجع بیان شده اند، تبیین وضعیت مطلوب نیست. بلکه وظایف ما، در مقابل موقعیت های متفاوت است که ممکن است موقعیت های بسیار ناخوشایند و ناپسندی هم باشند. و نمی توان به صرف ناپسند بودن موقعیت، از ذکر آن صرف نظر کرد و مسئولیتی برای دیگران در آن موضع ذکر نکرد.

۳-آنچه در هر کدام از این نظام ها بیان می شود، مجموعه ای به هم پیوسته است که نباید بریده بریده دیده شوند. به عنوان نمونه در بحث مورد سوال، احکام متعددی داریم. از حرام بودن نزدیکی پیش از سن بلوغ، تا مجازات هایی که از این حکم تخلف کرده است. مثلا در صورتی که شخص مرتکب نزدیکی با همسری که بالغ نشده، بشود (که در اصل ازدواج آنها وجود مصلحت شرطی جدی بوده است) ، و به او آسیبی برساند (افضاء) علاوه بر پرداخت دیه، باید تا آخر عمر، نفقه آن زن را بدهد در ضمن آنکه برای همیشه مقاربت با آن زن برای او حرام خواهد شد. (مساله ۲۴۰۹ توضيح المسائل المحشى للإمام الخميني)

حال با توجه به آنچه ذکر شد، باید گفت آنچه اسلام ستیزان با تحریف ذکر می کنند، این است:

الف) یک حکم حقوقی که توصیه اخلاقی بدان وجود ندارد.

ب) حکمی که مورد اتفاق همه مراجع نیست و در آن اختلاف نظر وجود دارد.

ج) حکم بر عنوان اولیه (مثل بوسه)  بدون در نظر گرفتن عناوین ثانوی، که آن عناوین ثانویه می تواند احکام جداگانه ای داشته باشد. (مثل عنوان ثانوی آسیب و ضرر رساندن که مستوجب حرمت می شود.)

را مد نظر قرار داده اند و چنان ذکر می کنند که انگار در اسلام، رابطه شهوانی داشتن با دختر بچه اشکالی ندارد! در حالی که هر کس اندک آشنایی با اسلام داشته باشد، می فهمد که اسلام چه موضعی در مقابل شهوات دارد:

قَالَ النَّبِيُّ ص‏ أَعْدَى‏ عَدُوِّكَ‏ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ. (بحار الأنوار، ج‏۶۷، ص: ۶۴) بدترین دشمن انسان، هواهای نفسانی اوست.

و البته پوشیده نیست که دلیل اسلام ستیزی بسیاری از اسلام ستیزان، همین معارف است که اسلام را سدی در مقابل شهوات خود می بینند و به خاطر همین مطلب با آن دشمنی می کنند.

 


 

 

 

 

دیدگاه‌ها

سلام. آیا این حدیث از امام صادق علیه السلام صحیح است که میفرمایند خوشا بحال مردی که دخترش در خانه اش حیض نبیند؟ یعنی منظورشان این است که دختر را قبل از بلوغ شوهر دهید؟ ازدواج قبل از بلوغ برای دختران خطرناک نیست؟

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر :
در ارتباط با پرسش مطرح شده، در دو محور نکته های اشاره می شود :
غیر از روایت که شما اشاره نموده اید از پیامبر اسلام(ص) نیز نقل شده است که فرمود :
«مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ لَا تَحِیضَ‏ ابْنَتُهُ‏ فِی بَیْتِه»‏؛[۱]
رسول خدا(ص) فرمود: از سعادت مرد آن است که دخترش در منزل وی خون حیض نبیند.
این روایت از نظر سند مرسل است.
روایت دیگری در این زمینه وجود دارد:
«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَال‏: مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ لَا تَطْمَثَ ابْنَتُهُ فِی بَیْتِهِ»؛[۲]
امام صادق(ع) فرمود: از سعادت مرد آن است که دخترش در منزل وی به دوران قاعدگی نرسد.
این روایت نیز ضعیف است؛ چرا که در سلسله سند آن، فرد گمنامی وجود دارد(بعض اصحابه).
بنابر این، روایات ذکر شده از لحاظ سند جای تامل دارد . اما در عین حال و با فرض پذیرش، این نوع روایات در صدد بیان این موضوع هستند که مسئله ازدواج را نباید به تأخیر انداخت بویژه در دختران؛ یعنی اگر دختری به سن ازدواج رسید و خواستگار داشت، باید او را شوهر داد؛ به دلیل آن‌که دختران مانند پسران نیستند که هر وقت اراده کنند بتوانند به خواستگاری دختری که مورد پسندشان هست بروند. بلکه در بیشتر موارد – و در تمام جهان - باید منتظر خواستگار باشند و ممکن است از موعد ازدواجشان بگذرد و دیگر خواستگاری نداشته و مجرد بمانند.
امام صادق(ع) می‌فرماید روزی رسول خدا(ص) بر منبر رفت و فرمود: ای مردم جبرئیل از سوی خدای تعالی به من خبر داد؛ دختران مانند میوه بر روی درخت هستند، اگر به موقع چیده نشوند آفتاب آنها را خراب می‌کند و باد آنها را می‌ریزد. اگر دختران درک کنند آنچه را که زنان درک کرده‌اند چاره‌اش فقط شوهر است، و گرنه فاسد خواهند شد.[۳]
بنابر این؛ در این روایات نوعی ترغیب و تشویق به ازدواج وجود دارد. البته این تشویق‌ها، برای دخترانی است که قبل از دیدن خون حیض و قاعدگی به رشد کافی از لحاظ جسمانی رسیده باشند و آگاه به آداب زناشویی و شوهرداری و دیگر آداب اجتماعی باشند و خواستگاران مناسبی هم داشته باشند که در این صورت، پدران باید زمینه ازدواج آنها را فراهم آورند تا فرزندانشان در برابر انحرافات اخلاقی مصون بمانند.
این تشویق‌ها در جامعه‌ای بوده که افراد آن برای خود شئونات کاذبی در نظر گرفته و به سادگی به خواستگاران پاسخ مثبت نمی‌دادند. ادامه روایت، تأیید کننده این ادعاست:
مردی برخاست و عرضه داشت: به چه خواستگارانی پاسخ مثبت دهیم؟! پیامبر فرمود: هم‌طرازان!
آن مرد مجدداً پرسید که چه افرادی هم‌طرازند؟!
پیامبر(ص) پاسخ داد: تمام افراد با‌ایمان همطراز یکدیگرند.[۴]

[۱]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏۳، ص ۴۷۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
[۲]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏۵، ص ۳۳۶، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۳]. فیض کاشانى، محمد محسن، الوافی، ج ‏۲۱، ص ۷۵- ۷۶، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین على علیه السلام‏، چاپ اول، ۱۴۰۶ ق.‏
[۴] . همان.

چقدر بد جواب دادید
خیلی نامفهوم بود
ولی بازم ممنون

تصویر soalcity

سلام
خلاصه جواب این بود که :"این تشویق‌ها، برای دخترانی است که به رشد کافی از لحاظ جسمانی رسیده باشند و آگاه به آداب زناشویی و شوهرداری و دیگر آداب اجتماعی باشند" و برای کسانی بوده است که "رای خود شئونات کاذبی در نظر گرفته و به سادگی به خواستگاران پاسخ مثبت نمی‌دادند. "

نظرات