دیدگاه ائمه(علیهم السلام) و شیعیان در مورد مختار چگونه است؟

هر چند در مورد شخصیت مختار ثقفی،روایات و گزارشات ضد و نقیضی نقل شده است،ولی به نظر می رسد آن دسته گزارشاتی که در مذمت و بدگویی مختار بیان شده است بیشتر ساخته کسانی است که از ناحیه قیام مختار ضربات سختی متحمل شدند،یعنی امویان و زبیریان. با مراجعه به منابع روایی و دیدگاه علمای بنام شیعه ثابت می شود که در مجموع ائمه(علیهم السلام) و علمای شیعه نسبت به مختار دیدگاه مثبتی داشته اند:


بشارت امام حسین(ع) به قیام مختار

علامه مجلسی در ذکر وقایع روز عاشورا می نویسد:

« امام حسین(ع) برای لشکر کوفه و شام خطبه ای خواند (و خطبه را نقل کرده است.)

حضرت ذیل خطبه، مردم کوفه و شام را چنین نفرین فرمود:

«... پروردگارا! ان جوانمرد ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند و از قاتلان ما احدی را معاف ندارد، به جای هر قتلی، قتلی و به جای هر ضربتی، ضربتی و انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد...» (۱)

دعای امام سجاد(علیه السلام) برای مختار

عمر بن علی بن الحسین (فرزند امام سجاد(ع)) می گوید:« هنگامی که مختار، سر بریده ی ابن زیاد و عمر بن سعد را به نزد امام فرستاد، حضرتش به سجده افتاد و در سجده ی شکر، خدا را این گونه سپاس گفت:« حمد و ستایش خدای را که انتقامم را از دشمنانم گرفت و خدای به مختار، پاداش و جزای خیر عنایت فرماید.» (۲)

دعای محمد حنفیه

هنگامی که مختار سر بریده ی ابن زیاد را نزد محمد حنفیه فرستاد، وی برای مختار این گونه دعای خیر کرد:« خداوند به او پاداش خیر دهد! خداوند به او بهترین پاداش را بدهد! همانا او انتقام ما را گرفت و رعایت حق او بر همه ی فرزندان عبدالمطلب (بنی هاشم) واجب شد.»

و برای ابراهیم اشتر که ابن زیاد را کشت چنین دعا کرد:« خدایا! ابراهیم اشتر را حفظ کن و او را بر دشمنانش پیروز فرما و بر آن چه رضا و خواست توست، موفقش بدار و او را در دنیا و آخرت مورد مغفرت خود قرار ده.» ( بحارالانوار، ج٤٥، ص٣٨٦.)

در روایت دیگری آمده است: وقتی چشمش به سر بریده افتاد، سجده ی شکر بجای آورد و دست به سوی آسمان بلند کرد و عرضه داشت:« خدایا! این خدمت مختار را بپذیر و از جانب پیامبرت به وی جزای خیر عنایت فرما! به خدا سوگند بعد از این بر مختار عتابی ندارم.» (۳)
همچنین در مورد مختار گفته است که:
«به مختار ناسزا نگویید، زیرا همو بود که قاتلان شهدای ما را کشت و انتقام خون ما را (از دشمنان) گرفت و بیوه زنان ما را شوهر داد و در تنگدستی به ما کمک مالی کرد.»(۴)

علامه امینی در كتاب نفيس « الغدير» شرح نسبتا جامع و مفصلى در عظمت مختار نوشته اند و ایشان در مقام دفاع از مقام شامخ مختار رضی الله عنه مى فرمايد: اگر كسى در تاريخ و حديث و علم رجال با ديده دقت بنگرد، مى فهمد كه :
«... ان المختار فى الطليعة من رجالات الدين و الهدى و الاخلاص و ان نهضته الكريمة لم تكن الا لاقامة العدل ، باستيصال شاءفه الملحدين ، و اجتياح جذوم الظلم الاموى و انه منزح (اى مبعد) من المذهب الكيسانى »(۵)
مختار در طليعه پيشگام مردان دين و هدايت و اخلاص است و نهضت مقدس او نبود مگر بخاطر استوار ساختن عدالت ، نابودى تبهكاران و قطع كردن شاخه هاى ظلم اموى ، و او از مذهب كيسانى دور است .

علامه امینی، اسامی علمای بزرگ شیعه که در مدح و تعظیم و تجلیل مختار سخن گفته‌اند، یادآور می‌شود و می‌فرماید: اسامی آن دسته از علمای اعلام که در تنزیه و بزرگداشت او سخن گفته‌اند عبارتند از:
۱. جمال الدین ابن طاووس، در رجالش.
۲. آیت الله علامه حلی، در خلاصه.
۳. ابن داود، در رجالش.
۴. فقیه بزرگوار، ابن نما که کتابی مستقل در شخصیت مختار نوشته است. ذوب النضار.
۵. محقق اردبیلی، در حدیقۀ الشیعه.
۶. صاحب معالم، در تحریر طاووسی.
۷. قاضی نوراله مرعشی، در مجالس.
۸. شیخ ابو علی، در منتهی المقال.
۹. علامه مامقانی، در تنقیح المقال.
۱۰. محدث قمی، در منتهی الآمال.
۱۱. آیت الله خویی، در معجم رجال الحدیث.
۱۲. استر آبادی، در حاشیه‌ای بر منهج المقال.
۱۳. مرحوم سید مصطفی، در نقد الرجال.
۱۴. سید یوسف بن محمد، در جامع الاقوال.
۱۵. حاج ابراهیم الخوئی، در ملخّص المقال.
۱۶. سید حسین بروجردی، در منظومه رجالیّه‌اش به نام زبدۀ المقال.
۱۷. حاج ملا علی یاری تبریزی، در شرح منظومه فوق الذکر به نام بهجۀ الآمال.
۱۸. حاج میرزا حبیب‌الله خوئی، در منهاج البلاغه، شرح نهج‌البلاغه.
این بزرگان،همه بر نزاهت و قداست و پاکی و علو مقام و جلالت قدر مختار بن ابی‌عبید ثقفی اتفاق نظر دادند.

پی نوشتها:

(۱). بحارالانوار، ج٤٥، ص١٠.

(۲). رجال کشّی، ص١٢٧، چ جدید، ح٢٠٣؛ بحارالانوار، ج٤٥، ص٣٤٤ و ٣٥١، به نقل از رساله ی «شرح الثار»؛ تنقیح المقال، ج٣، ص٢٠٤ (کلمه ی مختار) و معجم رجال الحدیث، ج١٨، ص٩٥.

(۳). جامع الرواة، اردبیلی، ج٢، ص٢٢٠، (حرف میم).

(۴). بحارالانوار، ج٤٥، ص٣٤٣، چ جدید؛ رجال کشّی، ص١٢٥، چ جدید؛ معجم رجال الحدیث، ج١٨، ص٩٥ و تنقیح المقال، ج٣، ص٢٠٤.

(۵).  الغدیر،ج۲، ص ۳۴۳.
 

نظرات