آیا کشتار نهصد نفر از مردان قبیله بنی قریظه توسط امام علی(علیه السلام) به دستور پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) صحت دارد؟!

صرف نظر از دلیل برخورد پیامبر خدا(ص) با یهودیان بنی قریظه،در مورد تعداد کشته های این جنگ و نیز تعداد کسانی که بدست امام علی(ع) کشته شدند،نکات قابل توجهی وجود دارد.که توجه به آن نکات،ما را در درک بهتر واقعیت یاری خواهد کرد.

۱- آنچه در قتل قبیله بنی قریظه با این حجم و جزئیات نقل شده، از جهات گوناگون بویژه جزئیات محل اشکال و تردید مورخان معاصر قرار گرفته، هرچند ظاهراً و گویا در اصل داستان تردیدی نشده است، و تمام کتابهای تاریخی این سیره پیامبر را نقل کرده و برای آن تحلیل و توجیه های گوناگون آورده اند، اما آنچه مسلم است، انجام این تعداد از اعدام، توسط دو نفر و پی در پی در یک روز عملی نیست، معلوم نیست که چرا تنها علی و زبیر از میان مهاجران و انصار مأمور به قتل رساندن این ششصد تا نهصد یا هزار یهودی شده اند؟ چگونه از دیگر صحابه استفاده نشده است. این خبر از آنجا بسیار تردید آمیز تر می شود، که بعدها این دو هیچ گاه از این ماجرا سخنی به میان نیاورده به ویژه امام علی که در خطبه ها و نامه های خود از دوران پیامبر و سختی ها و دلاوری هایش سخن گفته و هیچ اشاره ای به این ماجرا و حضور خود نکرده است.

به این دلیل احتمال داده شده که این داستان به شکل خشونت بار توسط خود یهودیان ساخته شده باشد و در جهت مظلوم نمایی بوده باشد، به عنوان نمونه راوی این اخبار محمد بن کعب قرظی و عطیة قرظی در سلسله سند این روایت و شباهت های عناصر داستانی آن با چند حادثه مشابه در تاریخ قوم یهود که در آن چند صد یهودی به قتل رسیده اند، این احتمال را تقویت می کند که این روایت برساخته افرادی از این قبیله بوده و تأثیر این نقل به دلیل ایجاد مظلومیت برای آنان و نشان دادن چهره ای خشن و خون ریز از پیامبر اسلام باشد. بویژه آنکه یهود در این نوع کارها در گذشته و حال ید طولایی داشته و دارد.

در مورد آمار کشته شدگان طرفين درتمامي جنگها کتاب هاي تاريخي آمار گوناگون است. ضمن آنکه مبالغه آميز است.
مورخان در باره آمارلشكريان و يا گشته شدگان به دليل وجود خصوصياتي چون تعصب قبيله اي، روابطي که با حاکمان و زورمندان آن روزگار داشتند، دروغ هاي بسياري را در کتاب هاي تاريخي و روايي خود وارد کرده اند.
بنا بر اين آمار واقعي و صحيحي در دست نيست.

براي روشن شدن ماجراي جنگ با بني قريضه نكاتي ياد آوري مي شود

۱. ميان پيامبر و بني‌قريظه و دو طايفه ديگر يهود، پيماني منعقد شده بود که براساس آن، تعهد کرده بودند که هرگز عليه پيامبر و ياران وي قدمي برندارند. با دست و زبان به آنان صدمه‌اي نرسانند، نيز اسلحه و مرکب در اختيار دشمنان حضرت قرار ندهند. اگر برخلاف اين رفتار نمودند، پيامبر با آنان همانند دشمن رفتار نمايد. (۱)

۲. يهود بني‌قريظه، در جريان جنگ احزاب، شهر مدينه را دچار ناامني کردند. براي ترساندن مسلمانان به خانه‌هاي آنان ريختند. اگر مراقبت پيامبر نبود و گروهي را براي استقرار امنيت در شهر، از لشکرگاه به داخل شهر اعزام نمي‌کرد، چه بسا نقشه شوم بني قريظه عملي مي‌شد . شهر به دست آنان سقوط مي‌کرد. مجاهدان مسلمان را مي‌کشتند و اموال شان را به غنيمت مي‌گرفتند .زنان و اولاد آنان را اسير مي‌کردند. (۲)

۳. حکم تورات درباره جنگ چنين است: «هنگامي که به قصد نبرد، آهنگ شهري نموديد، نخست آنان را به صلح دعوت نما، اگر آن ها از در جنگ وارد شدند، شهر را محاصره کن . چون بر شهر مسلط گشتي، همه مردان را از دم تيغ بگذران، ولي زن‌ها و کودکان و حيوانات و هر چه در شهر موجود است، همه را به عنوان غنيمت بردار». (۳)

۴. به روايت تاريخ مجازات يهوديان بني‌قريظه، بر اساس حکم تورات انجام شد. سعد با بني‌قريظه هم‌پيمان بود و بني‌قريظه پذيرفتند به هر صورت که سعد داوري کند، بپذيرند. او داوري کرد مردان آنان که در توطئه شرکت داشتند، کشته شوند؛ زنان و کودکان اسير گردند؛ اموال شان در اختيار مسلمانان قرار گيرد. (۴)

۵. پيامبر پذيرفته بود که يهود بني قريظه با وجود خيانت بزرگي که کرده بودند، مي‌توانستند اسلام بياورند، تا از جنايات آنان صرف نظر کند و آنان به زندگي خود ادامه دهند، ولي لجاجت کرده، بر دشمني نسبت به اسلام پافشاري کردند! (۵)

۶. پيش از بني‌قريظه، پيامبر(ص) يهوديان بني‌قينقاع و بني‌النضير را بخشيد؛ اما آنان رفتند و کفار قريش را تحريک کردند، که جنگ بدر و احزاب را عليه مسلمانان راه انداختند . صدمات و خسارات زيادي به مسلمانان وارد شد! اگر مجدداً به يهوديان اجازه مي‌دادند که از مدينه خارج شوند، باز عليه مسلمانان دست به توطئه و دشمني مي‌زدند.

۷. گزارش‌ها درباره تعداد کساني که کشته شدند، بسيار متفاوت است. برخي تعداد آنان را چهل تن ذکر کرده و برخي بيش تر. ناهمگوني آمار، درستي گزارش‌ها را زير سؤال مي‌برد. (۶)

کساني که کشته شدند، جنگجويان و توطئه‌گران بني‌قريظه بودند، نه افراد ديگر.

۸. يهوديان، در طول تاريخ سعي کرده‌اند که مظلوم نمايي کنند . آمار کشته‌هاي خود را که توسط مخالفان به قتل رسيده‌اند، همچنين چگونگي کشته شدن آنان را به صورتي جلوه دهند که نشانگر مظلوميت و مقاومت آنان در راه عقيده و ايمان باشد! بر همين اساس درباره کشته شدگان يهود در جنگ جهاني دوم، آمار بسيار متفاوت و اغراق آميز است. برخي شش ميليون، بعضي هشت ميليون و حتي نه ميليون تن آمده،‌ گروهي تعداد کشته‌ها را در اردوگاه «آشويتس» يک ميليون و ۳۵۰ هزار تن نوشته‌اند! در اردوگاه‌هاي ديگر اختلاف نقل‌ها متجاوز از يک ميليون تن ذکر کرده‌اند. (۷)

در اين که تعدادي از جنايتکاران و توطئه‌گران يهوديان بني‌قريظه کشته شده‌اند ، ترديدي نيست، ولي چند نفر و چه افرادي بودند، توسط چه کساني و چگونه کشته شدند، جاي بحث و ترديد فراواني است.

از روحيه پيامبر (ص) و عفو و بخشش حضرت، مي‌توان برداشت کرد سران يا جنگجو‌يان شان (۸) ( که تعدادشان محدود بود) کشته شده‌اند. در اسلام اسيران عادي را اعدام نمي کنند اما کساني که از سران دشمن به حساب مي آيند يا اگر آزاد شوند از دشمني و جنگ دست بر نمي دارند ، حاکم اسلامي مي تواند آنان را به قتل برساند. يهوديان بني قريظه که کشته شدند، جزو همين گروه بودند.
با توجه به مطالب بيان شده، آنان اسيران جنگي به معناي خاص آن نبودند، بلکه در واقع پيمان شکناني بودند که از داخل به اسلام ضربه وارد کردند. حکم جاسوس را داشتند و جاسوس غير از اسير جنگي است.

در باره كشتار يهوديان بني قريظه به دست امام علي به نظر مي رسد امام علي نيز از جمله كساني بودند كه حكم الهي را در باره يهوديان اجرا نموده اند. اما تاريك نمايي هايي كه در اين باره انجام شده با آنچه بيان شد قابل پذيرش نبوده و مورد تاييد منابع نيست. زيرا واقدي مي گويد كمتر مردي از ياران پيامبر بود كه يكي دو نفر از آنان را نكشته باشد .اسيد بن حضير يكي ديگر از بزرگان اوس به پيامبر پيشنهاد كردتعدادي ازاسيران را به محله هاي اوس بفرسد تا همه در كشتن آنان شريك باشند .وپيامبر چنين كرد. (۹)

براي آگاهي بيش تر به کتاب: پيامبر و يهود حجاز، نوشته مصطفي صادقي و فروغ ابديت از آيت الله جعفر سبحاني ، مراجعه نماييد.

پي‌نوشت‌ها:
۱. فروغ ابديت، ج۱، ص ۴۶۶، جعفر سبحاني، ناشر : مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي سال چاپ ۱۳۷۰ ش .
۲. همان، ص ۱۵۵.
۳. تورات،‌سفر تثنيه، فصل ۲۰.
۴. ارشاد، ج۱، ص ۹۸ ـ ۹۹، شيخ مفيد، ترجمه رسولي محلاتي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه .
۵. همان، ص ۱۰۳.
۶. مصطفي صادقي، پيامبر(ص) و يهود حجاز، ص ۱۸۴-۱۹۲، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ ش، چاپ اول.
۷. همان، ص ۱۸۳.
۸. جعفر مرتضي، الصحيح من سيرة‌النبي الاعظم، ج۱۲، ص ۱۱۷. قم ، دارالحديث للطباعه والنشر، ۱۴۲۶ ق، چاپ اول .
۹. واقدي، المغازي، تحقيق: مادرسون جونز، دفتر تبليغات اسلامي۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۱۴؛ سيره ابن هشام، بيروت دار المعرفه، ج۲، ص۴۸.
 

دیدگاه‌ها

"واقدي مي گويد كمتر مردي از ياران پيامبر بود كه يكي دو نفر از آنان را نكشته باشد"
با سلام
با توجه به جمله ی فوق، و با توجه به تعداد یاران پیامبر (ص) آیا تعداد کشته شدگان بنا بر این قول، خیلی بیشتر از چند ده تن نمیشود؟(در واقع من باب اشاره به تضاد ممکن در مطلب شما عرض کردم)
نفس تلاش برای روشنگری امری مبارک است
تشکر
من الله توفیق

تصویر پاسخگوی تاریخی

با عرض سلام و ادب.

لطف آدرس دقیق این مطلب منقول از واقدی را بفرمایید.

نظرات