وضعیت فحشا در دوران جاهلیت چگونه بود؟

جاهلیت

فحشا به صورت های گوناگون درمیان آنان رواج کامل داشت؛ تا آنجا که واژه ی «فحشا» در قرآن در سیزده مورد آمده و در مورد «زنا» و «لواط» و اعمال زشت و ننگین به کار رفته است. آیات مربوط به آن در سوره ی «نساء» آیه های ۱۵ و ۱۶، و در سوره ی نور، آیه های ۲ و ۳ وارد شده است.
زنا نزد مردم جاهلی مرسوم بود و مردان به طور علنی مرتکب آن می‌شدند و نه تنها عیب محسوب نمی‌شد که به آن افتخار نیز می‌کردند و آن را نشانة مردانگی می‌دانستند. آنان زنایی را عیب می‌دانستند و بر آن عقاب می‌کردند که مرد غریبه‌ای با زنی بدون اجازه شوهرش همبستر شود. واداشتن کنیزان به زنا و بهره‌کشی جنسی از آنان (اجاره دادن کنیران به دیگران) نیز اگر با اجازه صاحبان آنان بود، عیبی نداشت.(۱)

شواهد متعدد حاکی از این نکته است که زنان در جامعه عرب قبل از اسلام برای حضور در اجتماع، از پوشش مناسب و مطلوب برخوردار نبودند.(۲)

از دیگر شواهد بی‌انضباطی در روابط زن و مرد در دوران جاهلی، طواف برهنه زنان دور خانه خداست. دربارة ریشه این عمل، اختلاف است.
برخی گفته‌اند ترفند قریش در نیازمند کردن حجاج در اخذ لباس از اهل حرم، در شیوع این رسم جاهلی بی‌تأثیر نبوده است.(۳)
ولی آنچه مسلم است این‌که موسم حج در جاهلیت به فصلی برای عرضه زنان بر مردان تبدیل شده بود. برخی از زنان به قصد دلربایی از مردان، به صورت عریان طواف می‌کردند تا خواستگار مورد نظرشان پیدا شود. اختلاط، بی‌بند و باری و شهوت‌رانی به حدی بود که شاعرِ هوس‌بازِ اموی، عمر بن ربیعه، در شعری حسرت آن روزها را می‌برد و آرزوی بازگشت آن ایام و طواف‌ها را می‌کرد:

لیت ذا الحج کان حتماً علینا
کل شهرین حجة و اعتمارا(۴)
«ای کاش آن حج بر ما واجب می‌شد در هر دو ماه، چه حج و چه عمره».
در صحیح بخاری از عایشه نقل می کند که: در جاهلیت عرب چهار نوع زناشویی وجود داشته است. یک نوع همان است که امروز معمول و جاری است که مردی به وسیله پدر دختر از دختر خواستگاری می کند و پس از تعیین مهر با او ازدواج می کند و فرزندی که از آن دختر پیدا می شود از لحاظ تعیین پدر تکلیف روشنی دارد.
نوع دیگر این بوده که مردی در خلال ایام زناشویی با زنی خود وسیله زناشویی او را با مرد دیگری برای یک مدت محدود فراهم می کرده است تا از او برای خود نسل بهتری به وجود آورد، به این ترتیب که آن مرد از زن خود کناره گیری می کرد که خود را در اختیار فلان شخص معین بگذارد و تا وقتی که از آن مرد آبستن نمی شد به کناره‏گیری خودش ادامه میداد، همینکه روشن میشد آبستن شده با او نزدیکی میکرد. این کار را در مورد کسانی می‏کردند که آنها را برای تولید فرزند از خود شایسته تر میدانستند. و در حقیقت اینکار را برای بهبود نسل‏ و اصلاح نژاد انجام می‏دادند، این نوع زناشوئی را که در واقع زناشوئی در خلال ایام زناشوئی دیگر بود نکاح استبضاع می‏نامیدند.
نوع دیگر زناشوئی این بود: گروهی که عده‏شان کمتر از ده نفر می بود با یک زن معین رابطه برقرار می‏کردند، آن زن آبستن میشد و فرزندی بدنیا می‏آورد، در این وقت آن زن همه آن گروه را نزد خود دعوت میکرد و طبق‏ عادت و رسم آن زمان آن مردان نمی‏توانستند از آمدن سرپیچی کنند، همه‏ می‏آمدند، در این هنگام آن زن هر کدام از آن مردان را که خود مایل بود به عنوان پدر برای فرزند خود انتخاب می‏کرد و آن مرد حق نداشت از قبول آن‏ فرزند امتناع کند. به این ترتیب، آن فرزند، فرزند رسمی و قانونی آن مرد محسوب میشد.

نوع چهارم این بود که زنی رسما عنوان " روسپی گری " داشت، هر مردی‏ بدون استثناء می‏توانست با او رابطه داشته باشد، اینگونه زنان معمولا پرچمی بالای خانه خود میزدند، و با آن علامت شناخته میشدند، اینچنین‏ زنان پس از آن که فرزندانی به دنیا می‏آوردند همه مردانی را که با آنها ارتباط داشتند جمع می‏کردند و آن گاه کاهن و قیافه شناس می‏آوردند، قیافه‏ شناس از روی مشخصات قیافه رأی می‏داد که این فرزند از آن کیست، و آن‏ مرد هم مجبور بود نظر قیافه شناس را بپذیرد و آن فرزند را فرزند رسمی و قانونی خود بداند.
همه این زناشوئی‏ها در جاهلیت وجود داشت، تا خداوند محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به پیغمبری برگزیدند و او همه آنها را جز آنچه اکنون‏ معمول است، از میان برد ". از اینجا معلوم میشود که رسم چند شوهری در جاهلیت عرب وجود داشته‏ است.منتسکیو در روح القوانین میگوید: " ابوالظهیر الحسن، جهانگرد عرب، در قرن نهم میلادی که به هندوستان و چین رفت این رسم را ( چند شوهری ) مشاهده کرد و آنرا دلیل بر فحشا شمرد .(۵)


پی نوشتها:
(۱). جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۵، ص۵۶۰.
(۲). اسد الله جمشیدی، «تاریخچه حجاب در اسلام»، تاریخ در آیینه پژوهش، ش ۷، ص۱۴۷.
(۳). قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۷، ص۱۸۹.
(۴). فاضل انصاری، العبودیه، الرق و المرأه، ص۲۵۳.
(۵). نظام حقوق زن در اسلام، صفحه ۲۸۹-۲۸۵ .

دیدگاه‌ها

من مدتي است با زن شوهر داري ارتباط دارم و اين زن هيچ حسي به شوهرش نداشته و فقط بخاطر خانوادش به آن مرد زندگي مي كند آيا ميشود كسي كه هيچ گونه علاقه اي به شوهرش نداره رابطه برقرار كرد و آيا رابطه غير شرعي است

تصویر soalcity

سلام
قطعا این رابطه گناه کبیره است و علاقه نداشتن به شوهر و ... اصلا نمی تواند توجیهی برای این گناه باشد.
در ضمن مطلع باشید که زنا با زن شوهر دار، مطابق نظر بسیاری از مراجع حرمت ابدی می آورد. یعنی حتی اگر بعدا این زن طلاق بگیرد، شما به دلیل گناهی که مرتکب شده اید، هرگز نمی توانید با او ازدواج کنید. و برای همیشه به هم حرام خواهید بود.

سلام حرمت ابدی رو نمیدونستم! واقعا خیلی سخته زنی شوهرش بهش توجه نکنه! من چند وقت پیش به واسطه کاری که انجام میدم با مورد مشابهی مواجه شدم و خانوم خیلی تقاظا کرد و میگفت که شوهرم هیچ توجهی به من و نیاز من نداره به خاطر همین دچار شک و تردید شده بود خیلی باهاش صحبت کردم ولی با اینکه الان از اون حیث خیلی انگیزه اش کمتر شده ولی بنده خدا واقعا داره زجر میکشه میگه تاحالا هرکی دیگه بود تاحالا هزار بار خیانت کرده بود من چیکار کنم اخه؟ لطفا راهنمایی بفرمایید که چطوری میتونم کمکش کنم؟ بنده خدا دلش واقعا پاکه و پدر و مادرش هم به رحمت خدا رفتن یه مامن عاطفی میخواد و کسی که به نیازش توجه کنه ولی همسرش حاضر نیست بهش توجه کنه دوست دارم بهش کمک کنم لطفا راهنمایی بفرمایید.

تصویر شهر سوال

با سلام و تحیت محضر جنابعالی
ضمن تشکر، احساس مسولیت حضرتعالی ستودنی است، در عین حال توجه بفرمایید راه اساسی در این است که آسیبهای موجود در روابط زناشویی این زوج شناسایی و برای برطرف نمودن انها اقدام لازم صورت بگیرد والبته این امر میسر نیست مگر با مشورت گرفتن از فرد ثالثی که از دانش و تجربه لازم برخوردار باشد یعنی مشاور خانواده.
بر این مبنا به نظر می رسد مناسب ترین شیوه، ترغیب وی برای مشورت با یک مشاور خانم است. در صورتی که زمینه مراجعه برای وی مهیا نیست پیشنهاد دهید با مشاوران مرکز (۰۹۶۴۰۰) مشورت نمایند.

در پناه خدای متعال موفق باشید

پ ن پ میخای به ازای هر ارتباطی ،عمده ای از گناهات بخشیده بشه

پناه بر خدا مخم سوت کشید پس جامعه آن روز اعراب رسما بوی تعفن میداد .خدایا شکرت به خاطر اینکه ما را در بین مسلمانان خلق کردی

با سلام و سپاس از سایت خوبتون
واقعا نظر {محمد } رو که خوندم خیلی ناراجت شدم من اون خانمو نمیشناسم و هیچ قضاوتی هم نمیخام بکنم اما در بیشششششتر حالات اون خانمی ک این حرف ها را به یه مرد نامحرم میزنه واقعا قصدش حل مشکلش نیست در حقیقت میخاد از شما استفاده کنه وگرنه هزار تا راه حل میتونه داشته باشه
به خاطر همین ازتون خواهش میکنم چنین رنانی را که دیدید و خواهش هاشونو شنیدید ، از اونا فرار کنید و دیگر باهاشون هم کلام نشید چون واقعا ممکنه ب گناه بیفتید و میدونید که گناهش خیلی بزرگتر از گناه کردن با یه فرد مجرده
و اینکه شما اگ مجردم باشین بالاخره ی روزی ازدواح خواهید کرد پس بهتره فراموش نکنید که دنیا دار مکافاته !!! اگر شما باعث خیانت زنی ب شوهرش بشید ممکنه ب سزنوشت همون مردهم دچار بشید..

نظرات