چرا اخلاق غربی های بی دین، از اخلاق ما ایرانی های مسلمان بهتر است؟

 

به نظر می رسد توجه به چند نکته برای پاسخ به این سوال لازم است:

۱-این ادعا مکرر طرح شده است و اخلاق غربی ها، از اخلاق ما بهتر معرفی شده است. ما نمی خواهیم دچار خودشیفتگی باشیم و به هیچ عنوان؛ عیب و ایرادی بر ما وارد نباشد. اما باید به دور از شعار زدگی و جو زدگی حقیقت ماجرا را بنگریم. آیا واقعا اخلاق اروپایی ها از ما بهتر است؟ آیا غربی ها آن قدر اخلاق حسنه دارند که بفهمند جایگزین کردن سگ به جای فرزند انسان، عملی زشت و کریه است! و یک انسان نباید وفا و همدمی را از سگ بجوید؟ آیا آن قدر اخلاق حسنه دارند که معنای احترام به والدین و فداکاری برای آنها را درک کنند. آیا آن قدر اخلاق حسنه دارند که پایبندی به عقد ازدواج و ترک خیانت را بفهمند و ...

پس نکته اول این است که خود این ادعا، با این اطلاق و پررنگی قابل پذیرش نیست. بلکه در صورت دقت متوجه خواهیم شد که در بسیاری از مسائل، غربی ها با ما قابل مقایسه نیستند. و نباید فریب افراد غربزده را خورد. خصوصا که تجربه تاریخی، اشتباهات عجیب و غریبی از این غربزده ها در پیش چشمان ما قرار داده است. زمانی نه چندان دور، جوانان ایران برای تحصیل به فرنگ فرستاده می شدند و معروفین آنها به جای دیدن تلاش علمی اروپاییان، تنها برج ایفل آن را می دیدند و وقت خود را در کافه ها سپری می کردند و بعد از بازگشت به کشور، راه حل مشکلات کشور را در استفاده از کلاه فرنگی و کشف حجاب و ... معرفی می کردند!!

۲-مطلب دیگری که باید به آن توجه کرد، اینکه چرا در این مقایسه اسلام دخیل می شود؟ آیا منظور از ایرانی های بی اخلاق کسانی هستند که به اسلام پایبند هستند؟ در حالی که اگر کسی به اسلام پایبند باشند، باید سعی زیادی در حسنه نمودن اخلاق خویش داشته باشد. خصوصا با توجه به این حدیث شریف پیامبر مکرم اسلام (ص) که دلیل بعثت خویش را تکمیل مکارم اخلاق می داند. [۱]

۳-مسائلی وجود دارد که در صورت رعایت انصاف باید اذعان نماییم که غربی ها، وضعیت بهتری از ما دارند. مثلا بحث رفتار ترافیکی یکی از مواردی است که بسیار مورد اشاره قرار می گیرد. اما باید دقت کنیم که در اینجا ماهیت مساله چیست؟

حقیقت آن است که غربی ها زودتر از ما دست به گریبان مشکلاتی نظیر ترافیک سنگین شده اند. و به همین دلیل احساس نیاز به ضوابط دقیق، نظارت های جدی و آموزش های گسترده پیدا کرده اند و به دلیل رعایت این مسائل وضعیت بهتری از ما دارند. اما این ها، ربطی به داشتن اخلاق حسنه ندارد. به عنوان نمونه قطعا در تهران رفتار ترافیکی مردم، با رفتار ترافیکی سایر استان های ایران متفاوت است. اما چه کسی می تواند با استناد به این مساله، تهرانی ها را با اخلاق تر معرفی کند؟ خصوصا با توجه به این نکته که قضاوت صحیح درباره سطح اخلاق یک جامعه، باید با کنار گذاشتن تاثیر نظام حقوقی و جزایی آن جامعه باشد.

مثلا اینکه در کشوری آمار دزدی کم  باشد، نمی تواند لزوما نشان دهنده اخلاق بالای آن جامعه باشد. چرا که ممکن است در چنین جوامعی، به محض اعتصاب چند ساعته پلیس، یا قطعی برق و یا ...، با دزدی بسیار گسترده ای مواجه شویم. و همین مساله نشان می دهد که نظام اخلاقی آن جامعه، سطح بالایی ندارد. چرا که اصولا اخلاق این است که فرد با توجه به عوامل درونی خویش، به مسائل نیک پایبند باشد.

 

[۱]: تفسير نور الثقلين، ج‏۵، ص ۳۹۲
 

 

 

نظرات