چرا در اسلام حکم به برده گرفتن اسرای جنگی شده است؟

 اسلام

شاید دقت در سوال، شما را به جواب کافی برساند. بحث از کسانی است که در جهاد اسیر شده اند. جهاد در اسلام به چه هدفی است؟ آیا مثل زیاده خواهان قصد توسعه اراضی است؟ آیا قصد لذت بردن از حکومت برای عده بیشتری است؟ یا اینکه جهاد در اسلام تنها برای مقابله با زیاده خواهان است؟ کسانی که یا برای زیاده خواهی دست به سلاح می برند و به سرزمین های اسلامی حمله می کنند و یا اینکه مردم سرزمین خود را استعمار کرده و به تحمیق آن ها می پردازند تا حکومت خودشان را تثبیت کنند.

«وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصیراً؛[نساء/۷۵] چرا در راه خدا و به خاطر مردان و زنان و كودكان ناتوانى كه مى ‏گویند: اى پروردگار ما، ما را از این قریه ستمكاران بیرون آر و از جانب خود یار و مددكارى قرار ده، نمى‏ جنگید؟»

«الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْكَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ كَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ؛[حج/۴۰] همان كسانى كه از دیارشان بیرون شده‏ اند بدون سبب جز آنكه مى ‏گفته ‏اند: پروردگار ما خداى یكتا است. اگر خدا بعضى از مردم را به بعض دیگر دفع نمى ‏كرد دیرها و كلیساها و كنشتها و مسجدها كه نام خدا در آن بسیار یاد مى ‏شود ویران مى ‏شد، خدا كسانى را كه یارى او كنند یارى مى ‏كند كه وى توانا و نیرومند است.»

اگر مساله را این گونه و دقیق نبینیم، نوبت به بحث از غیر اخلاقی بودن بردگی اسیر نمی رسد. چون در همان قدم اول بزرگترین فعل غیر اخلاقی را می بینیم که به خطر انداختن امنیت جانی دیگران است. اگر بخواهیم فارغ از شرایط نظر کنیم باید هر نوع جنگی را زشت بدانیم.
اما وقتی نگاه واقع بینانه پیدا می کنیم، خواهیم دید که برای صلح خواست دو طرف لازم است و جنگ با خواست تنها یک طرف به راه می افتد. و بشر به دلیل گرایش های نفسانی خود، هرگز فارغ از این جنگ ها نخواهد بود. و بهترین و معتدل ترین اندیشه این است که بگوییم: ترحم بر پلنگ تیز دندان جفا بود بر گوسفندان.

و حال که جنگ درگرفته، معنایی جز این ندارد که باید گروه متجاوز را منکوب کرد. آن قدر از آنها کشت که دیگر قدرت بر به راه انداختن جنگ نداشته باشند:
«فَإِذا لَقیتُمُ الَّذینَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها ذلِكَ؛[محمد/۴] چون با كافران روبرو شدید، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو كوفتید، اسیرشان كنید و سخت ببندید. آن گاه یا به منت آزاد كنید یا به فدیه. تا آن گاه كه جنگ به پایان آید. و این است حكم خدا»

و بعد از ضعیف شدنشان باقی مانده مورد رحمت قرار می گیرند و مجازات کمتری برای آن ها در نظر گرفته می شود و اسارتی که برای بردگان تعیین شده، خلاف عدالت نیست تا سخن از غیر اخلاقی بودن آن بکنیم. چون اسیران کسانی هستند که در جبهه جنگ یا پشت جبهه آن، فعالیت داشتند و باید تنبیه شوند. و خداوند نیز رحمت به این گروه را مورد اشاره قرار داده است:
در ادامه آیه بالا می فرماید: «وَ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لاَنْتَصَرَ مِنْهُمْ؛[محمد/۴] اگر خدا مى ‏خواست مى ‏توانست از كفار انتقام بگیرد»

و اوج رحمت نیز با دقت در جزئیات احکام این اسیران روشن می شوند. این اسیران تابع قوانین پیشرفته و روز آمد ما مثل کنوانسیون ژنو نیستند تا در روز چند دقیقه ای حق برخورداری از هوای آزاد داشته باشند! بلکه آن ها به مثابه یک شهروند در جامعه زندگی می کنند. حق خرید و فروش و ازدواج دارند. در خانه مسلمانان با آن ها معاشرت داشته تا بعد از مدتی شیوه متفاوتی از زندگی را بیاموزند. توصیه های فراوان در مراعات حال آن ها شده تا آن جا که خوراک و غذایشان مانند صاحب خانه باشد. و بعد از مدتی زندگی این گونه، با تشویق اسلام به آزادی بردگان و مکانیزم هایی که برای آزادی آن ها در نظر گرفته است، به آزادی کامل خواهند رسید. اما از این آزادی خود به مانند سابق استفاده سوء نخواهند کرد.

نظرات