لیلة المبیت چه شبی است و چه حادثه ای در آن رخ داده است ؟

لیلة المبیت

لیلة المبیت شبى بود که امام على(ع) در بستر پیامبرخوابید تا نقشه قتل پیامبر خنثى گردد. در سال سیزدهم بعثت به دنبال انعقاد پیمان عقبه دوم در شب سیزدهم ذى حجه، میان پیامبر اسلام و یثربیان که مردم مدینه پیامبر را به شهر خودشان دعوت کردند و در برابر تهاجم قریشیان آماده دفاع و حمایت از پیامبر شدند، از فرداى آن روز مسلمانان مکه به تدریج به آن دیار هجرت نمودند. سران قریش که بعداً به این جریان پى بردند، احساس خطر کردند و در پى چاره برآمدند.

در آخر ماه صفر سال چهاردهم بعثت در دارالندوة (مجلس شوراى مکه) اجتماع نمودند. در این شورا برخى پیشنهاد کردند که پیامبر را تبعید یا زندانى کنند، ولى این پیشنهاد به تصویب نرسید. پیشنهاد دیگرى مطرح شد که پیامبر را به قتل برسانند، که به تصویب رسید، با این شرط که شبانه به صورت دسته جمعى و از همه قبایل بر سر حضرت محمد بریزند و او را در بستر خواب قطعه قطعه کنند. در این صورت قاتل یک نفر نخواهد بود و بنى هاشم نمى‏توانند با همه جنگ کند. و ماجرا ناچار با گرفتن خون بها فیصله مى‏یابد. سران قریش براى اجراى این نقشه شب اول ربیع الاول را انتخاب نمودند.
خداوند از طریق پیک وحى پیامبر را از این نقشه آگاه نمود. «و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک أو یقتلوک أو یخرجوک و یمکرون و یمکر الله والله خیر الماکرین؛ به یادآور هنگامى را که کافران نقشه مى‏کشیدند که تو را به زندان بیافکنند، یا به قتل برسانند و یا از مکه خارج سازند. آنان چاره مى‏اندیشیدند و خداوند هم چاره مى‏اندیشد و تدبیر مى‏کند و خدا بهترین چاره جویان است».(۱)
پیامبر(ص) براى خنثى کردن نقشه دشمن از شیوه «رد گم کردن» استفاده کرد و بدین منظور با على(ع) صحبت کرد و فرمود: امشب در بستر من بخواب و آن پارچه سبزى را که من هر شب بر روى خود مى‏کشیدم، بر روى خود بکش تا تصور کنند من در بستر خفته‏ام و موقتاً از تعقیب من دست بردارند. على(ع) به دستور پیامبر(ص) جامه عمل پوشاند. مأموران قریش از سرشب خانه پیامبر را محاصره کردند، که تا صبح ادامه داشت و سپس با شمشیرهاى برهنه به خانه هجوم بردند. على(ع) از بستر برخاست. آنان با دیدن على(ع) سخت بر آشتفتند و به وى گفتند: محمد کجا است؟ حضرت فرمود: مگر او را به من سپرده بودید که از من بخواهید؟! در این هنگام به سوى على(ع) یورش بردند و به نقل برخى از مورخان او را آزردند و آن گاه وى را به سوى مسجدالحرام کشیدند و پس از بازداشت مختصرى او را رها کردند(۲) و در پى تعقیب پیامبر برآمدند. این شب را که حضرت على(ع) در بستر پیامبر خوابید و خودش را براى سلامتى پیامبر در معرض خطر قرار داد، لیلةالمبیت مى‏نامند. قرآن درباره فداکارى این شب على(ع) مى‏فرماید: «و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤف بالعباد؛(۳) برخى از مردم با ایمان(على در لیلةالمبیت) جان خود را براى کسب خشنودى خدا مى‏فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است».(۴)

پی نوشت:
۱ -سوره انفال (۸) آیه ۳۰.
۲ - تاریخ طبرى، ج‏۲، ص ۴۴۴.
۳ - بقره (۲) آیه ۲۰۷.
۴ - ر. ک: مهدى پیشوایى، سیره پیشوایان، ص ۳۷ تا ۴۰.

دیدگاه‌ها

متشکرم
فقط چند تا سوال:
۱.از اون آیه ۲۰۷ بقره چطوری برداشت کردید و طبق چه اصولی که منظور حضرت امیر هست؟
۲.آیا در منابع اهل سنت هم اشاره شده که منظور حضرت علی هست؟
۳.نظر اهل سنت در خصوص لیلة المبیت چیه؟
۴.خود کلمه مبیت ریشش چیه و کی اونو وضع کرده؟
جذاک الله خیرا

تصویر soalcity

سلام
مفسر معروف اهل تسنن" ثعلبى" مى‏گويد: هنگامى كه پيغمبر اسلام تصميم گرفت مهاجرت كند براى اداى دينهاى خود و تحويل دادن امانتهايى كه نزد او بود على ع را به جاى خويش قرار داد و شب هنگام كه مى‏ خواست به سوى غار" ثور" برود و مشركان اطراف خانه او را براى حمله به او محاصره كرده بودند دستور داد على ع در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (برد حضرمى) كه مخصوص خود پيغمبر بود روى خود بكشد در اين هنگام خداوند به" جبرئيل" و" ميكائيل" وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانى‏تر قرار دادم كدام يك از شما حاضر است ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد هيچكدام حاضر نشدند. به آنها وحى شد اكنون على ع در بستر پيغمبر خوابيده و آماده شده جان خويش را فداى او سازد به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد.
هنگامى كه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پايين پاى على ع نشسته بودند جبرئيل مى‏گفت:" به به آفرين بر تو اى على! خداوند بواسطه تو بر فرشتگان مباهات مى‏كند".
در اين هنگام آيه فوق نازل گرديد و به همين دليل آن شب تاريخى به نام" ليلة المبيت" ناميده شده است.
" ابن عباس" مى‏گويد اين آيه هنگامى كه پيغمبر از مشركان كناره گرفته بود و با ابو بكر به سوى غار مى‏رفت در باره على ع كه در بستر پيغمبر خوابيده بود نازل شد.
" ابو جعفر اسكافى" مى‏گويد: (همانطور كه" ابن ابى الحديد" در شرح نهج البلاغه جلد ۳ صفحه ۲۷۰ ذكر كرده است) جريان خوابيدن على ع در بستر پيغمبر ص به تواتر ثابت شده و غير از كسانى كه مسلمان نيستند و افراد سبك مغز آن را انكار نمى‏كنند در جلد دوم" الغدير" ذيل آيه مورد بحث (صفحه ۴۸ به بعد) مى‏نويسد:" غزالى" در كتاب" احياء العلوم" جلد سوم صفحه ۲۳۸ و" گنجى" در كتاب" كفاية الطالب" صفحه ۱۱۴ و" صفورى" در" نزهة المجالس" جلد دوم صفحه ۲۰۹ و ابن" صباغ مالكى" در كتاب" الفصول المهمة" صفحه ۳۳،" سبط ابن جوزى حنفى" در" تذكرة الخواص" صفحه ۲۱" شبلنجى" در" نور الأبصار" صفحه ۸۶ و احمد در" مسند" جلد يك صفحه ۳۴۸ و" تاريخ طبرى" جلد دوم صفحه ۹۹ تا ۱۰۱ و" ابن هشام" در" سيرة" جلد دوم صفحه ۲۹۱ و" حلبى" در" سيره" خود و" تاريخ يعقوبى" جلد دوم صفحه ۲۹ جريان" ليلة المبيت" را نقل كرده‏ اند.

متشکرم
خیلی خوب بود

متشکرم
نوشتید:
" ابن عباس" مى‏گويد اين آيه هنگامى كه پيغمبر از مشركان كناره گرفته بود و با ابو بكر به سوى غار مى‏رفت در باره على ع كه در بستر پيغمبر خوابيده بود نازل شد.
ابوبکر کجا بود؟ایا او پیغمبر را به غار برد یا او راهمراهی کرد یا برایش اسب مثلا مهیا کرد؟بعد خودشم رفت تو غار یا نه؟

تصویر p_qurani

سلام . طبق منابع تاریخی ابوبکر با پیامبر بوده ولی لازم به ذکر هست که احتمالا علت انتخاب ابوبکر به عنوان هم سفر فراهم بودن شرایط و امکانات وی برای این امر است نه فضیلت و برتری او.!!! برترین مردم پس از رسول الله (ص) قطعا امیرالمومنین علی (ع) است اما او برای مامورتی خطیر و کاری بس دشوار که کسی جز او توان آن کار را نداشت انتخاب شده بود بنابراین باید فردی جز او انتخاب می شد که با شرایط موجود ابوبکر بهترین فرد بود، زیرا همچنان که بعدا اشاره خواهد شد وقتی رسول الله (ص) در غار ثور به مدت سه روز ساکن شدند نیاز به افرادی بود تا از مکه خبر بیاورند و با عملکرد خود نگذارند سکونت رسول الله (ص) در غار معلوم شود، ابوبکر به علت داشتن برخی اطرافیان برای این کار بهتر از دیگران بود و مشرکین کمتر مشکوک می شدند. علت دیگر این انتخاب ممکن است ترس از آشکار شدن هجرت توسط ابوبکر بوده باشد چرا که ابوبکر کرارا و مرارا درخواست هجرت می کرد و ممکن بود با اطلاع یافتن از هجرت رسول الله (ص) در اثر شکایت از رسول الله (ص) که چرا او را با خود نبرده خواسته یا ناخواسته این امر مهم را افشا کرده و مشکلی حل نشدنی را پیش می آورد.

نظرات