چرا عده ای زشت، عده ای زیبا آفریده شده اند؟ آیا این تبعیض نیست؟

انسان

آنچه در پاسخ به این پرسش و سؤالات مشابه آن است در ابتدا باید توجه داشت، که تمام مواردی که در آفرینش انسان ها و موجودات دیگر به عنوان نابرابری لحاظ می شود ، تفاوت‏هایى است که در جهان وجود دارد، نه تبعیض‏ها.
فرق تفاوت و تبعیض آن است که در فرض تبعیض، چند موجود قرار دارند که همه شایستگى و حق یکسان دارند و به یکى داده مى ‏شود و به دیگرى داده نمى ‏شود یا کم تر داده مى ‏شود، اما در صورت تفاوت در آفرینش اصلاً حقى مطرح نیست تا بحث تبعیض به میان آید. در مورد آفرینش انسان، از ابتدا انسانى نبوده تا حقى مطرح باشد.
بنابر این این تصور که از طرف خداوند حق انسان ها ادا نمی شود تصور صحیحی نیست.

از طرف دیگر دلیلی وجود ندارد که خداوند بین آفریده ها تبعیض قائل شود یا ظلمی بر کسی روا دارد. چون تبعیض و ظلم یا ناشی از جهل است یا کمبود و نیاز و یا... در حالی که همه آفریده گان نسبت مساوی با خداوند داشته و همه آفریده او هستند و او از هر عیب و نقصی مبرا است.
اگر هم نابرابری ها در جامعه انسانی و مربوط به خود انسان ها باشد این بحث مستقل و جدا گانه ای است.
اما این که راز تفاوت های انسان ها برای چیست باید گفت: اشیاء از نظر خوبى و بدى اگر تنها و منفرد و مستقل از اشیاى دیگر در نظر گرفته شوند، یک حکم دارند و اگر جزء یک نظام و به عنوان عضوى از اندام در نظر گرفته شوند، حکم دیگرى پیدا مى ‏کنند، مثلاً اگر از ما بپرسند که خط راست بهتر است یا خط کج، ممکن است بگوییم خط راست بهتر از خط کج است، ولى اگر خط مورد سؤال جزئى از یک مجموعه شد، در یک مجموعه به طور مطلق، نه خط مستقیم پسندیده است و نه خط منحنى. وقتى که جهان را جمعاً مورد نظر قرار مى ‏دهیم، ناچاریم بپذیریم که در نظام کل و در توازن عمومى، وجود پستی‏ ها و بلندى ‏ها، فراز و نشیب‏ها، تاریکى و روشنایى ‏ها، همه لازم است .

 

جهان چون چشم و خط و خال و ابروست‏ ***که هر چیزش به جاى خویش نیکو است‏


اگر اختلاف و تفاوت وجود نداشته باشد، دیگر مجموعه و نظام مفهومى ندارد. شکوه و زیبایى جهان در تنوع و اختلاف‏هاى رنگارنگ آن است. قرآن کریم وجود اختلاف‏ها را از آیات و نشانه‏هاى قدرت الهى مى‏ شمرد. زشتى ‏ها، نه تنها از این نظر ضرورى مى ‏باشند که جزئى از مجموعه جهانند و نظام کل به وجود آن‏ها بستگى دارد، بلکه از نظر نمایان ساختن و جلوه دادن به زیبایى ‏ها نیز وجود آن‏ها لازم است.
اگر در جهان زشتى نبود، زیبایى هم نبود. اگر همه مردم زیبا بودند، هیچ کس زیبا نبود، همان طورى که اگر همه مردم زشت بودند، هیچ کس زشت نبود.[۱]

ممکن است این سؤال پیش آید: چرا زشت زیبا نشد و بالعکس؟ در پاسخ استاد مطهرى مى ‏گوید: «خداوند متعال به هر موجودى همان وجود و همان اندازه از کمال و زیبایى را مى ‏دهد که مى‏تواند بپذیرد. نقصانات از ناحیه ذات خود آن‏ها است، نه از ناحیه فیض بارى تعالى، نظیر خواص اَشکال هندسى که ذاتى موجودات است، مثلاً خاصیت مثلث این است که مجموعه زاویه هایش برابر با دو قائمه است و خاصیت مربع این است که مجموع زوایایش برابر با چهار قائمه است. معنایش این نیست که به آن، خاصیت دو قائمه و به این خاصیت چهار قائمه داشتن را اعطا کرده‏اند تا گفته شود چرا به مثلث ستم کرده‏ اند. تفاوت موجودات جهان همین طور است. بوعلى سینا گفته است: خدا زردآلو را زردآلو نکرده بلکه زردآلو را ایجاد کرده است.
زردآلو از باب مثال است، منظور همه موجودات است، خدا اشیا را آفریده از آن‏ها ذاتاً اختلاف دارند. قرآن مجید این مطلب را با یک تمثیل بیان کرده و فرموده است:
«أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةُ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رَّابِیاً؛[۲] خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، پس رودخانه‏ها به اندازه (ظرفیت) خویش جارى شده و سیلاب كفى را بر خود حمل كرد.»

یعنى رحمت فیض پروردگار هیچ موجود مستعدى را محروم نمى ‏سازد و براى همه یکسان است، ولى استعداد و ظرفیت موجودات یکسان نیست. استعدادها مختلف است. هر ظرفى به قدرى که گنجایش دارد، از رحمت خدا لبریز مى‏گردد. پس هر موجودى، حق خود را که امکان داشته دریافت دارد، دریافت کرده است.»[۳]
نباید تصور کرد که خداوند یکى را که ممکن بود زیبا باشد، زشت قرار داد و دیگرى را که ممکن بود زشت باشد، زیبا قرار داد و با قید قرعه و یا یک اراده تبعیض ‏آمیز هر یک از آن‏ها را انتخاب کرد، بلکه هر جزء از اجزاى جهان تنها به همین جور که هست، امکان وجود داشته و خدا همان آفرینش را به آن داده است. اگر بخواهیم از دیدگاه علمى سخن گوییم، این گونه نمى ‏توان گفت که هر ماده با توجه به ویژگى و شرایط خود از وجود و کمالات وجود برخوردار مى ‏شود. تفاوت هایى که در جهان مادى و طبیعى وجود دارد، براساس تفاوت در عناصر مادى است، مثلاً کسى که از نظر زیبایى یا زشتى، شکل و وضعى خاص دارد، بر اثر تفاوت ژنتیکى و عوامل محیطى و مادى وراثت و... است که هزاران مورد شناخته شده و یا ناشناخته در طبیعت در آن‏ها دخالت دارد و یا حتى امور غیر مادى مانند نحوه آمیزش یا مواد و غذاهایى که پدر و مادر قبل از آمیزش، یا مادر بعد از آن در دوران جنینى تغذیه مى ‏کنند یا مانند تأثیر الکل و مواد اعتیادزا در شکل و حالت و وضع و سلامت و بهره هوشى و استعداد کودک که امروزه بدون تردید شناخته شده است.
طبق این سخن فیض الهى از ناحیه خدا تمام است و او در حق هیچ موجودى تبعیض روا نمى ‏دارد، بلکه موجودات هستند که به فراخور شأن و جایگاه و مرتبه خود و و قابلیت و استعداد و عوامل دیگر فیض الهی را می پذیرند و به اندازه استحقاق، در مرتبه ‏اى از عالم هستى قرار می گیرند. در جهان خلقت آنچه که وجود دارد تبعیض نیست، بلکه تفاوت است، همان طور که ظرف یک لیترى نسبت به ظرف پنج لیترى مقدار کمترى آب در خود جاى مى‏ دهد. آرى هر موجودى در نظام هستى به میزان ظرفیت خود دریافت فیض مى ‏کند.
در عین حال آنچه در پایان مى‏ تواند مکمل این پاسخ باشد و هرگونه اشکالى را برطرف کند، آن است که: نباید نگاهمان را فقط معطوف به دنیا و زندگى دنیا نماییم و همچنان این اشکال براى ما وجود داشته باشد که تفاوت‏ها ربط به انسان ندارد. درست است که تفاوت‏هاى ایجاد شده به سبب وراثت و محیط و... انسان نقشى در آن‏ها ندارد، اما زندگى انسان که منحصر به این عالم نیست، بلکه این عالم تنها بخش کوچکى از حیات است و در مقابل حیات جاودانه و حقیقى بسیار ناچیز است.

در این نگاه هر چه بیشتر از نعمت‏هاى دنیا و کمالات هستى داده شده باشد، به همان اندازه داراى مسئولیت بیشتر باید باشد و در مقابل هر یک از نعمت‏هاى الهى از او سؤال شود که آیا حق آن را به جا آورده است؟ اما آن که کمتر به او داده شده، سبک‏بارتر است. از طرف دیگر با توجه به روایات به دست مى ‏آید که خداوند بعضى از کاستى‏ هاى دنیا را در عالم دیگر جبران مى‏ نماید و به هیچ بنده‏اى ظلم روا نمى‏ شود. به عنوان نمونه در روایتی آمده است که:
معصوم می فرماید: «فقیران مؤمنین هفتاد سال زودتر از ثروتمندان وارد بهشت مى ‏شوند»[۴]

[۱]. استاد مطهرى، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۱۶۷ - ۱۶۶، با تلخیص.
[۲]. رعد (۱۳) آیه ۱۷.
[۳]. استاد مطهرى، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۱۷۲ - ۱۷۱، با تلخیص.
[۴]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏۱، ص: ۱۵۹.

دیدگاه‌ها

باسلام؛
یه سوال داشتم:
شما در توضیحات فوق فرمودید که زیبایی وابسته به ژنتیک و عوامل محیطی بوده است،خب این سوال در اینجا پیش می آید که چرا خداوند من را میان آن دسته که ژنتیک بهتری دارند جای نداد؟اصلا من میخواستم جزو افرادی باشم که زیبا هستند و بیشتر مورد توجه باشم. و دیگر آنکه:در انتهای صحبت هایتان فرمودید که زندگی انسان منحصر به این جهان نیست، خب بله این قبول ولی این را نیز در نظر بگیرید که اگر کسی زیبایی داشته باشد(که البته در این دنیا بیشتر از بقیه لذت برده و مورد توجه اند) و در این دنیا رفتار درستی داشته باشد(که اکثر آن ها اینطور نیستند) او نیز با ما در آن دنیا برابر خواهد بود؟در صورتی که این برابر با عدل نیست!
خب همه ما هم به چشم دیده ایم که اکثر کسانی که چهره زیبا یا جیب پر پول تری دارند آنهایی را که از این انظار ضعیف ترند را مورد تمسخر قرار میدهند.

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر شهر سوال. خوش آمدید.
دوست عزیز، گویا معنای ژنتیک و عوامل محیطی را به درستی متوجه نشدید. حرف و خواسته شما مانند این است که بر فرض مثال، آقایی فرزند یا نوه پدربزرگی به نام X باشد، و اکنون بگوید که من دلم میخواهد فرزند آقای Y (فرد دیگری) باشم! به نظر شما چنین خواسته ای منطقی و عقلانی است؟ یا مثلا تصور کنید که شما و دوستتان با همسر دلخواهتان ازدواج کردید و سالها بعدفرزند شما یا نوه شما بگوید دلش میخواهد بجای اینکه فرزند شما باشد فرزند دوست شما باشد!!! به نظر شما این خواسته منطقی است؟ به نظر شما این که بنده و شما فرزند پدران و مادرانمان هستیم تقصیر خداوند است؟؟ قطعا اینطور نیست. در مورد قیافه و قد و قواره هم همینطور است، بیشترین عامل تأثیرگذار، وراثت است. این یعنی این که پدر شما، مادر شما، و پدربزرگ و مادربزرگ شما و حتی تا چندین نسل بالاتر چه کسانی باشند با چه قیافه هایی، در چه محیط جغرافیایی زندگی کرده باشند و از چه خوراکی ها و آشامیدنی هایی استفاده کرده باشند و سبک زندگی آنها چکونه بوده باشد!
گذشته از این که تنها بخش کوچکی از انسانیت ما (ویژگی های ما به عنوان یک انسان) قیافه ظاهری است و گویا ما از جنبه های دیگر انسانی غافل شده ایم! حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: امتیاز مرد به عقل او و جمال و زیباییش به مردانگی و فضائل اخلاقی او است (منبع : غررالحکم ،ص۷۵۹ و ۵۴). آیا ما هیچگاه سعی کرده ایم همانقدر که به زیبایی قیافه خود می اندیشیم و برای آن وقت میگذاریم، به فضائل اخلاقی خود برسیم؟؟
برای شما آرزوی موفقیت و سلامت داریم.

سلام
آدمایی که زشتن تو دنیا فرصت خیلی چیزا رو از دست می دن خصوصا اگه بی پولم باشن و خانواده پولداری هم نداشته باشن که دیگه زندگیشون تباه است هرچی هم تلاش کنن و درس بخونن بهترین بشنم فایده نداره آخرش محاله یه ازدواج عالی داشته باشن که چهرشون مورد تمسخر قرار نگیره هر روز از زندگیشون محاله با کسایی برخورد نداشته باشن که تمسخرشون کنن و ازشون ایراد بگیرن و بهشون بخندن و تیکه بندازن و اونا هر روز و هر روز روحشون ضعیف و ضعیف تر میشه و اعتماد به نفسشون و بعد یه مدتی از دست می دن حتی اگر خیلی تو زندگیشون تلاش کنن و فرد موفقی باشن بازم همسرشون از لحاظ چهره تمسخرشون میکنه و هر روز وقتی اونو می بینن فکر می کنن تو ذهنش بازم در موردشون چی فکر می کنه و این همیشه و هر لحظه آزارشون می ده به نظرتون این عدالته تو زندگی دنیایی که فقط فقط خدا نیست آدم مگه دل نداره که هر روز هر روز رنج ببینه که قراره اون دنیا چی بشه و مگه آرامش این دنیا مهم نیست چرا خدا آدم های زشت رو آفرید که اینقدر تو دنیا رنج بکشن و تحقیر بشن. بنابراین اصلا دوست ندارن که زنده باشن و از اینکه خدا اونا رو خلق کرده ناراحتن و تنفر دارن و روزی هزار بار آرزوی مرگ می کنن.

پس با این حال جواب سوال من خیلی راحته برا شما من تو خانواده ای معمولی به دنیا اومدم تو استان خوزستان و تو بدترین شهرستانش نه استعداد وزرشی چهار سال تلاش کردم که تو ورزش به جایی برسم  چند تا مربی عوض کردم بعدش همشون بهم گفتن خیلی خوبه علاقه داری تلاش می کنی ولی استعداد نداری به پدرم گفتن چرا این بچه رو اذیت می کنی استعداد نداره این بچه قیافم هم اینقدر زشته هر دختری می بینه بهم می گه زشته می دونی بدترین چیز چیه یه دختر بهت بگه قیافت زشته اون وقته که نابود می شی از اینم که بگذریم حتی صدای خوبی ندارم  تو درس خوندنم که وقتی یه خط حفظ کنم باید بار ها و بار ها تکرارش کنم قدم هم معمولیه معمولیه الان می خوام بدونم من باید چی کنم چه کاری از دستم بر می یاد برا چی خیلی ها باید اونقدر قشنگ باشن و من اونقدر زشت چرا خیلی ها نصف من تلاش می کنن ولی تو ورزش به جایی می رسن ها چرا من تا ۱۶ سال هم روزه می گرفتم و هم نماز می خوندم با اینکه این واقعیت رو می دوستم ولی حالا بعضی وقتی به حدی فشار بهم پی اد دوست دارم کفر کنم نماز خو دیگه برام عین شوخیه چرا باید حالا خدا رو بپرستم چون زور داره چون قدرت معلوم نیست چطور افتاده دستش چون افریدم شما یه درخت رو کج بکاری خوب ثمر نمی ده حالا من بیام خدارو بپرست بگم شکر یه چیز دیگه جواب اون دوستمون رو که دادید این رو هم گفتید به تقصیر خدا نیست که من تو این خانواده ام درسته پس من تصادفی افتادم تو این خاونواده لابد پس جهان هم همش تصادفه و خدا هم وجود نداره پس ما می بینم یا رو اینقدر قشنگه مثل فلان بازیگر که دخترا که عاشقش می شن هیچ پسرا هم دیوونش می شن این تصادفیه

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال. خوش آمدید.
در مورد زشتی و زیبایی به مقدار کافی صحبت شده و در پاسخ به نظرات دوستانتان مطالب زیادی عرض کردیم. میتوانید به آنها مراجعه کنید. اما در مورد استعداد و توانایی ها، شک نداشته باشید که هر انسانی (ازجمله خود شما) توانایی هایی در درون خود دارد که با شناسایی و فعال سازی آنها میتواند هم در زندگی فردی خود موفق باشد و هم با تلاش زیادتر میتواند در میان اطرافیان و سایر انسانها به درجات بالاتری برسد.
دوست عزیز، توانایی و استعداد هر شخصی مانند بذر یا دانه هایی است که خداوند در وجود هر انسانی قرار داده است. طبیعتا برای ایجاد یک درخت تنومند لازم است ابتدا بذر آن را پیدا کنیم.
این مهمترین مرحله است چون اولین گام به حساب می آید. ممکن است هر انسانی به صورت کاملا اتفاقی یا بر حسب روال عادی خانوادگی به کاری مشغول باشد و از قضا در آن کار استعداد هم داشته باشد و یا حتی با وجود استعداد کم، با تلاش زیاد از پس آن کار بر بیاید و زندگی و اموراتش را بگذراند. اما موفق ترین انسانها کسانی هستند که استعداد خود را به خوبی بشناسند. ممکن است کسی در ورزش استعداد داشته باشد ولی در درس و مطالعه نه! ممکن است کسی در کاسبی و تجارت استعداد داشته باشد ولی در ورزش نه! ممکن است کسی در هنر استعداد داشته باشد در تجارت نه! ممکن است کسی در درس خواندن استعداد داشته باشد ولی در درس دادن نه! ممکن است کسی در خوانندگی و مداحی استعداد داشته باشد ولی در درس و کسب و ورزش و غیره نه! ممکن است کسی در صنعت و کار سنگین استعداد اشته باشد ولی در سایر زمینه ها نه! و البته ممکن است بعضی افراد در یکی از این زمینه ها و برخی در دو یا سه یا بیشتر زمینه ها توانایی داشته باشند.
حتی در هرکدام از زمینه هایی که (صرفا بعنوان مثال) ذکر کردیم ممکن است افراد متفاوت باشند. ممکن است ۱۰۰ نفر مانند شما کنار هم جمع شوند و همه در ورزش استعداد داشته باشند، ولی یکی در فوتبال ، یکی در والیبال، یکی در شنا، یکی در کشتی و ... و ... صدها رشته ورزشی! پس شک نداشته باشید که خداوند به اندازه تعداد انسانهای روی زمین، موقعیت و فرصت و زمینه فعالیت قرارداده! این ما هستیم که بایستی استعداد خودمان را کشف کنیم (و البته به کمک خانواده، مربیان، مشاوران و دیگران این کار بهتر انجام می شود). خیلی اوقات ذهن ما و خانواده های ما محدود به ۵ یا ۶ زمینه فعالیتی است و از هزاران زمینه دیگر غافل هستیم و در نهایت هم با کمال سرخوردگی فکر میکنیم بدبخت عالم و آدم هستیم!
خب. بر فرض این که شما بذر وجود خود را پیدا کردید، یعنی فهمیدید در چه زمینه یا زمینه هایی استعداد دارید، اکنون لازم است بذر را بکارید و شرایط رشد آن را فراهم کنید و به ویژه در ابتدای کار مراقبت بیشتری از آن به عمل آورید. این یعنی این که با کشف استعداد کار شما تمام نشده و بایستی تلاش فراوانی کنید تا در آن زمینه به اصطلاح جا بیفتید.
در نهایت هم نهال شما رشد خواهد کرد و پس از مدتی تلاش و فعالیت ثمر خواهد داد.
در همه این مراحل به جای این که روح و روان خود را با افکار منفی آزرده کنید و از لطف و محبت خدای مهربان دور کنید، بهتر است خود را به خداوند نزدیک تر کنید تا از نیروی معنوی الهی برای تقویت و تسریع در پیمودن راه موفقیت کمک بگیرید.
از خدای مهربان برای شما، موفقیت و سلامتی را خواستاریم.

با سلام
ببنید دوستان این تفاوتهای ظاهری یا هر تفاوتی مالی استعدادی جسمی و هر تفاوتی که میبینید تنها تفاوتهای جهان هستند نمیشه که همه خوشگل باشن دیگه خوشگلی نبود این تفاوتها حتما باید باشن اگه تو نامعلول هستی جزی از دنیایی جزی از خدای و خدا انقدر لطف برای ما داره که یه تیکه جسم نداشته باشیم اصلا مهم نیست. ببینید اگه واقع بین باشید می بینید که خیلی ها هستن زشتن معلولا بی پولن اما خوشبختن از هر آدم پولدار و خوشگل خوشبختن و موفقن خب مگه خوشگلی رو برای چی میخوای برای خوشبختی خب میتونی به خوشبختی برسی اما نه از راهی که فقط خودت گیردادی بهش که حتما میگی باید خوشگل باشم تا خوشبخت باشم نه این یکی از راهاشه خدا بی نهایت راه برای خوشبختی تو گذاشته است.. و زمانی میتونی این راهای خوشبختی رو پیدا کنی که اصلا ایمان بیاری که خداوند راهی وجود دارد.. تنها هدف ما آدمها رسیدن به احساس خوب و خوشبختی که اینم با خیلی راها میشه رسید بهش. برای همین نباید به خدا گیر بدیم که حتما باید منو خوشگل کنی تا خوشبخت بشم نه خداوند راهای بینهایتی برای خوشبختی ما گذاشته اگه خوشگل نیستی به خدا ایمان بیار تا از راه دیگری هدایتت کنه تا خوشبخت بشی.. ما خیلی توی زندگی دیدیم بعضی ها زندگیشون خیلی عوض میشن چون ایمانشون تغییر میکنه تا قبلش یک مسیری میرفتن که گیر داده بودن حتما باید خداوند با این مسیر منو خوشبخت کنه اما زمانی که به خدا ایمان آوردن به راهای خدا ایمان آوردن و خودشونو سپردن به خدا مسیر های جدید را پیدا کردن..

در ضمن اگه باهوش باشید هر مشکل یا همچین تضادهای ناخواسته ی که داریم همشون یک انرژی هستند برای ما. که ما میتونیم تبدیلشون کنیم به انرژی خواسته ها ینی شما ثروتمندترین ها رو میبینی که یه روز فقیرترینها بودن شما موفقترین ها رو میبینید که یه روزی شکست خوردهترینها بودن.. چون اگه زشتی این زشتی برات انرژی ایجاد میکنه که حرکت کنی به سمت خوشبختی.. اینم از لطف خداست که حتی در مشکلت هم برات نعمت گذاشته ینی خداوند برای ما آدمها هیچ چیز بدی را نخواسته هر چی آفرید برای ما نیکو آفرید.

با سلام و عرض ادب
سوال من درمورد این نیست که چرا خدا داده یا نداده ؟یا اینکه به بعضیا بیشتر از حدشون داده که عمدتا حیف و میلش میکنن، به بعضیام کمتر از عقل و خرد و شخصیتشون داده، رو کاری نداریم . علامت سوال ذهن من اینه که، اگه دنیا یه نظام قانونمنده و قوانین مادّه درش حاکم هست و روال عادی خودش رو طی میکنه و ژنتیک و عوامل محیطی و داخلی بدن پدر و مادرها و... در زشتی و زیبایی فرزندانشون دخیل هستن، پس خداوند در کجای این معادله قرار میگیره ؟ و چرا میگن حکمت خداست و کار خداست و هرچه از جانب خدا آید،خوش آید و از این دست حرف ها . واگر خداوند در کارهای دنیا دخیل هست و به صورت دست چین و انتخابی انسانها رو خلق میکنه و مورد امتحان الهی قرار میگیریم، پس چرا گناه رو به گردن عوامل دیگر میندازند(ید)؟!
آیا خدا دنیا و انسانها رو خلق کرده که همه چیز مانند یه ساعت داره برا خودش کار میکنه ؟ یا در جزء به جزء کارها دخل و تصرف داره؟! اگه داره پس بعضی انسانها حق دارند و داریم که از خدا گلایه کنیم. و اگر برفرض، نداره ، پس خدا کجای این معادله است ؟!

در ضمن برای امتحان الهی چرا از کسی پرسیده نمیشود که آیا راضی به اینکار و به دنبال آن گرفتن ثوابش هستی یا خیر ؟! (مثل اینکه به زور دگنک به یه نفر بیسواد بگن بیا کنکور بده! یا در امتحان خاصی شرکت کن که دلت نمیخاد و آمادگی و شرایطش رو نداری ولی مجبور بشی بری!) آیا از این شخص انتظار موفقیت در این آزمون و حتی آزمون الهی میره ؟! و اگر سربلند بیرون نیاید و دچار کفر بشه، شایان توبیخ و بازخواست و عذاب هست ؟!!!!

" گله از هرکه و هر کس به خدا کردم. گله از کار خدا را به که باید گفت ؟! "

تصویر شهرسوال

سلام
عالم ماده مخلوق خداست و هر عاملي مثل ژنتيک که در اين عالم است مخلوق خداست و بدون توجه و اذن خداوند حتي براي يک لحظه دوام نمي آورد.
در اين عالم مادي که تاثيراتي مثل ژنتيک، تربيت والدين، جامعه و ... وجود دارد خداوند بواسطه اختياري که به ما داده است ما را مورد امتحان قرار مي دهد. ما مجبور به بد بودن يا خوب بودن نيستيم که در گناه خود مقصر نباشيم. با وجود تاثيراتي مثل ژنتيک با اين حال عقل داريم و وجدان و اختيار و مي توانيم هر تصميمي بگيريم. در محيط بسيار بد و خانواده بد باز هم ديده ايم که انسان هاي پاکي رشد کرده اند و زندگي خوبي را انتخاب کرده اند.
اگر کسي از اين اختيار سوء استفاده کرد و به ديگران ظلم کرد، مقصر است و بايد بازخواست شود اما خداوند مانع او در دنيا نمي شود. زيرا به او هم مي خواهد اختيار و فرصت بدهد. و اگر کسي از اين اختيار به بهترين شکل استفاده کرد و از خداوند طلب کمک کرد نصرت ويژه الهي را خواهد داشت و امداد غيبي الهي به او خواهد رسيد. ظلم در دنيا ناپايدار و عدالت مورد تاييد الهي است و در نهايت عدالت و صلح بر دنيا حکم فرما خواهد بود.
خداوند اين ساعت را آفريده است اما اين ساعت بدون توجه خداوند حتي لحظه اي وجود نخواهد داشت. و البته در اين ساعت بزرگ، امداد الهي، دعا، بندگي خداوند، امتحانات الهي و اختيار انسان نقش مهمي دارند.
موفق باشيد.
/۳۷۴۶۷۱/

نظرات