چرا این قدر به بحث حجاب پرداخته می شود؟ آیا مشکل کشور ما بحث حجاب است؟

 حجاب

مساله حجاب و پوشش در ایران بسیار مطرح شده و درباره آن مطالب بسیاری نوشته یا گفته می شود. و دلیل امر در تقابل و تعارض شدید دو گروه است. گروهی که خود را در مقابل سبک زندگی غربی تسلیم کرده اند و گروهی که به فرهنگ بومی خود پایبند هستند و حاضر به تسلیم شدن در مقابل فرهنگ غربی نیستند.

تعارض و تقابل این دو گروه در بسیاری از مسائل می تواند خودنمایی کند. اما یکی از آشکارترین مسائلی که اختلاف این دو گروه را نشان می دهد، بحث پوشش و حجاب است. چرا که پوشش افراد در ابتدایی ترین گام، فرهنگ آنها را به نمایش می کشاند. و از سویی نیز موضع گیری فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی در این زمینه تضاد شدید دارد. برهنگی جزء جدایی ناپذیر فرهنگ غربی است در حالی که فرهنگ اسلامی هرگز اجازه چنین امری را نمی دهد.

در واقع فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان، هر روزه مورد هجوم فرهنگ غربی قرار می گیرد. ماهواره، فیلم های خارجی ای که از سیما پخش می شود، و آثار غرب زدگان هر روز جراحتی بر فرهنگ مردم ایران زمین وارد می کند و طبیعی است که موجود زنده در مقابل تهاجم واکنش نشان داده و از خود دفاع کند.

بنابراین از کثرت مباحث حجاب حداقل دو نتیجه می توان گرفت: ۱- تقابل دو فرهنگ در کشور ۲- زنده بودن  فرهنگ ملی که در مقابل هجوم آرام نمی گیرد.

آنچه باید مد نظر قرار گیرد، این است که مدافعان فرهنگ ملی، هوشمندانه و به دور از حرکت های نسنجیده و شتاب زده عمل کنند. و سعی کنند با ارتقاء دادن سطح فهم و درک توده ها، تهاجم فرهنگی را به تعامل فرهنگی مبدل کنند. یعنی توده های مردم، به جای مسحور شدن و گرایش بی اراده به فرهنگ غربی، با درایت کامل به انتخاب بپردازند.

در صورت شکل گیری چنین بستری، طبیعتا هر عاقلی تلاش و پرکاری، علم جویی، قانون گرایی و ... را از فرهنگ غربی می پذیرد. و می فهمد که دلیل رشد تکنولوزیکی و مظاهر تمدنی غرب، در لباس و پوشش آنها نیست. و نسخه هایی که حل مشکل را در فرنگی شدن از فرق سر تا نوک پا، می دانند، مضحکه ای غیر قابل توجه خواهند شد.

و این نوع ریشه یابی، از مساله نشان می دهد که اولا طرح مسائلی چون اجبار در حجاب و ... ربطی به کثرت بحث در این باره ندارد. ثانیا طرح مباحث گسترده درباره حجاب، پوسته ای از یک مساله بسیار جدی و مهم است که باید مورد اهتمام و توجه قرار گیرد و بی اهمیت شمردن این مساله، نشان از عدم درک عمیق مساله است.

دیدگاه‌ها

ببینید در هر کشوری برای پوشش مردم یک حد اقلی در نظر گرفته میشود اما در کشور ما حداقل و حداکثر آن پوشش اسلامی است بنده خیلی از حجاب طرفداری کردم ولی با اجبار مخالفم چون غربی ها هم با اجبار این کار رو با مردم ما نکردند ضمن اینکه شاه هم با کشف حجاب (اجبار) شکست خورد...
نظر شخصی بنده حقیر چنین است :
ابتدا یک حداقل پوشش انسانی درنظر گرفته شود سپس با فرهنگ سازی آن را گسترش دهید زیرا وقتی برای پوشش چهارچوبی در نظر گرفته شود دیگر بهانه ای نیست چون هیچ کس دوست ندارد پوشش غربی و غیر انسانی داشته باشد.

تصویر شهر سوال

با عرض سلام

حداقل همانی است که در دین بیان شده که با روسری و مانتو نیز محقق می شود و حداکثر نیز به گونه ای است که می تواند شامل چادر و حتی برقع نیز باشد.

ما نمی توانیم در کنار دستور الهی، از خود سخن دیگری مطرح کنیم و حداقل دیگری بسازیم.

و درباره اجبار نیز باید دقت کرد که اولا کار رضا شاه بی تاثیر نبوده و در جامعه تغییراتی ایجاد کرد اگر چه مقاومت هایی نیز در مقابل او وجود داشت و اکنون نیز باید دقت کرد که ضوابط قانونی و اقدامات فرهنگی دو اقدام مکمل یکدیگر هستند و نمی توان به بهانه یکی، دیگری را نفی کرد.

حداقل و حداکثری نداریم !!!!!!!
حجاب یعنی پوشیده شدن کامل زن حالا اینکه ما بخواهیم تفسیرش کنیم و حجاب بدون روسری و یا ... ابداع بکنیم اون قضیش فرق میکنه و یعنی مخالفت بی پروا با دستور خداوند.

تصویر اطمینان

باعرض سلام؛
چه راهکارهایی برای در امان ماندن از نگاه به نامحرم وجود دارد؟

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

همان گونه كه مي دانيد نگاه كردن به نا محرم از گناهاني است كه آثار مخرب بسيار زيادي دارد و علت نزديك شدن انسان به گناه اين است كه انسان اولا خود را نمي شناسد و به ارزش روح خود واقف نيست و ثانيا تاثير گناهان بر روح خويش را نمي داند و ثالثا نياز خود را به داشتن روحي سالم و پاك در آخرت درك نمي كند. بنابراين مي توان گفت: علت كلي ميل به گناه ناآگاهي و عدم باور عميق به راهي است كه دين براي سعادت انسان ترسيم مي كند.

اگر انسان از خطرات چشم چراني با خبر باشد و آثار شوم و خانمان سوزي كه به دنبال دارد هيچ گاه حاضر نمي شود چشمش را به روي نا محرم بگشايد پيامبر اكرم در اين زمينه مي فرمايد:کسى که چشمش را از حرام پر کند، خداوند روز قیامت چشمش را از آتش پر خواهد کرد، مگر آن که توبه کند و برگردد«۱»

و در روایت دیگر مى‏فرماید: نگاه تیرى از تیرهاى مسموم شیطان است. «۲» و حضرت مسیح(عليه السلام) نيز در اين مورد مي فرمايد: از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت و رشد دهنده فسق است. «۳»

و همين گونه اگر انسان بداند در مقابل فرو بستن چشم از نامحرم به چه امتيازاتي خواهد رسيد قطعا از اين عمل رشت و ناپسند دست خواهد شست در روايات امتيازات بسيار زيادي براي كساني كه چشم از نگاه به نامحرم بسته اند ذكر شده است كه عبارتند از:
۱: راحتى دل: کسى که چشمش را فرو بندد، دلش را آرام کرده است. با چشم چرانى انسان احساس آرامش نمى‏کند، زیرا آنچه دیده می‌بیند، دل به سوی آن روان می‌شود.
زدست دیده و دل هر دو فریا/هر آن چه دیده بیند، دل کند یاد
امیرمؤمنان‏(عليه السلام) مى‏ فرماید: کسى که چشمش را فرو بندد، دل را آسوده کند «۴»

احساسات و غرایز شهوانى تمام نشدنى و سیرى‏ ناپذیر است و نفس اماره انسان را به بدى و زشتى هر چه بیشتر وادار مى‏کند. امام على(عليه السلام) مى ‏فرماید: کسى که چشم فرو بندد، دلش را صفا داده است.«۵»

۲: کشف حقایق: رسول اکرم(صل الله عليه و آله) مى ‏فرماید: چشمتان را فرو بندید تا شگفتی‌ها را ببینید.«۶»

۳: حس كردن شيريني عبادت: پیامبر مى‏فرماید: مسلمانى چشم خود را از زن نامحرم فرو نمى‏بندد مگر آن که خداوند شیرینى عبادتش را در دل او ایجاد مى‏کند.«۷»

۴: تزویج حور العین: امام صادق(عليه السلام) مى‏فرماید: کسى که نگاهش به زن نامحر مى افتد پس چشمش را به سوى آسمان افکند و یا نگاهش را فرو بندد، خداوند حورالعین را به ازدواج او در مى ‏آورد.«۸» واقعا حيف نيست اين همه امتياز را با كنترل نكردن نگاه از دست بدهيم؟

پس اگر كسي اين ها را باور كند و بداند اگر قلبي جولان گاه شيطان شد هر لحظه ممكن است صاحبش را به سوي نابودي و فساد ابدي بكشاند در اين ميان ازدواج يكي از راه هايي است كه انسان را مي تواند از گناه حفظ كند ولي اگر ريشه هاي ميل به گناه در انسان وجود داشته باشد حتي ازدواج هم قادر به كنترل انسان نيست ريشه هاي ميل به گناه عبارت است از:

الف)ضعف در خداشناسي و سستي در ايمان به خدا وپيامبر و عدم رعايت دستورات ديني: به يقين کسي که خداي بزرگ را همواره حاضر و ناظر رفتارهاي خودش ببيند، هرگز به خود اجازه نميدهد، که در محضر او، دست به سوي گناه دراز کند. کسي که قيامت و حسابرسي اخروي را باور دارد،هيچگاه خود را گرفتار شهوت راني و شهوت پرستي نخواهد کرد.

ب) ضعف در خودشناسي و نداشتن درک درست از خويشتن و فروکاستن ارزش انساني خود تا سرحد حيوانات، کسي که به گوهر عظيم و گرانقدر خود واقف باشد و عظمت وجود انساني را درک کند، هرگز حاضر نيست که وجود خود را با دنباله روي از شهوات و خواهش هاي نفساني تا سرحد حيواناتي چون خوک و خروس پايين اورد.بدون ترديد، هيچ يک از کساني که دنبال شهوت راني و ارضاي خواهش هاي پست حيواني خود هستند، تصور درستي از وجود انساني و فلسفه ي افرينش خويشتن ندارند. به راستي اگر يک دختر جوان، ارزش وجودي خود و هدف از افرينش خويشتن را بداند، ايا هرگز به ذهنش خطور مي کند که خود را به شکل يک عروسک در اورده و همچون نمايشگاه سياري از رنگ و لعاب خود را در معرض نگاه هاي الوده و مسموم ديگران قرار دهد؟و ايا يک پسر جوان قدر و قيمت انساني خود را بداند ايا هرگز اجازه چشم چراني و امثال ان را به خود مي دهد؟

جهل، غفلت و شهوت: كسى كه به خدا و فرامين او آگاه نيست يا از روز جزا و كيفر گناه بى ‏خبر است گناه مى‏كند همين طور كسى كه به اين امور آگاه است ولى دچار غفلت مى‏ شود. انسان جاهل و غافل، عوامل بازدارنده از گناه را از دست مى‏ دهد و مرتكب گناه مى‏شود. شهوت عاملى است كه گناه را در دل و ذهن انسان زينت مى‏دهد و موجب فراموشى و غفلت مى‏ گردد. كسى كه در اثر شهوت، انگيزه‏اى قوى براى ارتكاب گناه يافته باشد، معرفت خود به خدا و قيامت و احكام الهى را مزاحم اطفاء شهوت خويش مى ‏يابد و به طور ناخودآگاه آن معرفت را از ذهن خويش دور مى‏كند و ترجيح مى‏دهد به آن انديشه نكند. رفته رفته حالت غفلت بر او عارض مى‏شود و به كمك توجيهات شيطانى، گناه بودن معاصى را انكار يا فراموش مى‏ كند و رو به گناه مى ‏آورد.همان گونه كه اميرمؤمنان على(ع) فرمودند: از آنان مباش… كه چون شهوتى پيش آيد گناه را مقدم مى‏دارد و توبه را به آينده وا مى ‏گذارد و چون رنجى بدو رسد از راه شرع بيرون مى ‏شود«۹»

اين سخن امام على نشان مى‏دهد كه حداقل برخى از گناهكاران به سبب ناشكيبايى در برابر خواسته ‏هاى نفسانى به گناه مبتلا مى‏شوند و كسى كه تاب مقاومت در برابر شهوات راندارد، تاب رنج‏ هاى ديندارى و تبعت از شرع را نيز ندارد.

راه كارهايي كه مي تواند شما را در كنترل چشم كمك كند عبارتند از:

۱: راندن افکار شیطانى: براى کنترل نگاه، باید اندیشه را از نفوذ افکار شیطانى دور نگه داشت، زیرا گام نخست در انحراف، فکر کردن درباره آن است. امام على(ع) مى‏ فرماید:
کسى که در باره گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن کشیده خواهد شد. «۱۰»

۲: پرهیز از عوامل تحریک‌ زا: تخیّلات تحریک کننده، رفت و آمد در جاهایى که نامحرم است، گفت و گو با نامحرم، دیدن فیلم‏ها و عکس‏هاى مبتذل، زمینه را براى چشم چرانى فراهم مى‏کند.

۳: دقت در دوست‌یابى: بررسى‏ها نشان مى‏دهد که نوجوانان، اوّلین قدم‏ هاى انحراف و تباهى را به کمک دوستان ناباب برداشته، سپس در سراشیبى سقوط قرار گرفته‏ اند.«۱۱»

آلودگى و انحراف، به سرعت از طریق دوستان نا اهل به افراد پاک و سالم سرایت مى‏کند و چشم چرانى از این قاعده مستثنا نیست. همان گونه كه امام على(عليه السلام) مى ‏فرماید: از معاشرت با مردم فاسد بپرهیز که طبیعت تو، ناخودآگاه ناپاکى را از طبع آن‏ها دریافت مى‏کند.«۱۲»

اميد است با تقويت عبادت و ارتباط با خدا چشم و دلمان را از گناه از جمله گناه چشم چراني پاك نگه بداريم.

۱ـ بحارالأنوار، ج ۷۳، ص ۳۳۴.
۲ بحارالأنوار ج ۱۰۱، ص ۳۸.
۳: بحارالأنوار، ص ۴۲.
۴: ـ مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۶۸.
۵ـ میزان الحکمة، ج ۴، ص ۳۲۸۹.
۶ـ بحارالأنوار، ج ۱۰۱، ص ۴۲.
۷ـ میزان الحکمة، ج ۴، ص ۳۲۹۲.
۸. میزان الحکمة، ج ۴، ص ۳۲۹۲.
۹: : لا تكن ممن… ان عرضت له شهوة اسلف المعصيه و سوف التوبه، ان عرفه محنة انفرج عن شرايط الملة؛«نهج‏ البلاغه، كلمات قصار، ۱۵۰.»
۱۰: غررالحکم، ج ۵، ص ۳۲۱.
۱۱ـ محمد على سادات، راهنماى پدران و مادران، ج ۱، ص ۹۹.
۱۲ـ ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲۰، ص ۲۷۲.

موفق باشید.

نظرات