آیا واقعا نام یکی از بت های اعراب، «الله» بوده است؟

در میان بت های موجود در شبه جزیره عربستان، بتی به نام «الله» وجود نداشت. تاكنون در مطالعات تاریخی به بتی به نام «الله» برخورد نكرده ایم. برای مطالعه درباره بتهای شبه جزیره می توانید به كتاب «اسلام و عقائد و آراء بشری» نوشته یحیی نوری، ص ۲۴۸ به بعد مراجعه كنید. در این كتاب درباره بتهای عربستان بررسی مفصلی دارد.

بعضی از اسامی بت ها که در تاریخ ضبط شده به این شرح است:

«سواع»؛ «ودّ»؛ «یغوث»؛ «یعوق»؛ «نسر»«منات»؛ «لات»؛ «عزى»؛ «هبل»؛ «إساف» و «نائله»؛ «مناف»«ذوالخلصة»؛ «سعد»؛ «ذوالكفین»؛ «ذوالشرى»؛ «أقیصر»؛ «نهم»؛ «عائم»؛ «سعیر»؛ «عمیانس»؛ «فلس»؛ «یعبوب»؛ «باجر»؛ «تكمله»‏؛ «اشهل(الأشهل)»[۱]

اما ریشه این شبهه این است که نام "الله" در بین عرب وجود داشته است و به عنوان نمونه پدر پیامبر خدا (ص) عبدالله بوده است.
دیدن این مسائل و نظیر آن سبب شده که عده ای به جای بررسی تاریخ، در ذهن خود مسائلی را بسازند و بعد به جای تاریخ بیان کنند در حالی که هیچ مستند تاریخی ای برای آن ندارند. و فهم چرایی رواج اسم "الله" در بین اعراب علیرغم بت پرست بودن آن ها، با فهم معنای بت پرستی روشن می شود.

بت پرستان انسان هایی نبودند که بت را خالق خود بدانند. بلکه آنها به مخلوق خدا بودن خود اعتراف می کردند:
«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ؛[لقمان/۲۵] و هر گاه از آنان سؤال كنى: «چه كسى آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلّماً مى ‏گویند: «اللَّه»، بگو: «الحمد للَّه (كه خود شما معترفید)!» ولى بیشتر آنان نمى ‏دانند!»

و بت را از این جهت تقدیس می کردند که آن ها را شفیع در نزد "الله" می دانستند:
«ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏ إِنَّ اللَّهَ یَحْكُمُ بَیْنَهُمْ فی‏ ما هُمْ فیهِ یَخْتَلِفُون؛[زمر/۳] اینها را نمى‏ پرستیم مگر بخاطر اینكه ما را به خداوند نزدیك كنند، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى ‏كند.»

در واقع بت پرستان مشرک بودند. و مشرک به کسی می گویند که در کنار خدا، دیگری را به باطل دارای وجاهت بدانند. در مناظره ای بین پیامبر (ص) و بت پرستان، عقیده این گروه، روشن تر می شود:
«پیامبر (ص) رو به مشركان عرب (بت پرستان) كرده و فرمود: چرا بتان را پرستش كرده و از پروردگار جهان دست كشیده‏اید؟ گفتند: با این كار به خداوند تقرّب مى‏ جوییم.
فرمود: مگر این بتان شنوا بوده و از خدایشان اطاعت نموده و او را عبادت مى‏كنند تا شما بواسطه تعظیم آنها به خداوند تقرّب جویید؟ گفتند: نه.
فرمود: مگر شما خودتان آنها را نتراشیده ‏اید؟ گفتند: آرى. فرمود: باین ترتیب اگر آنها شما را عبادت كنند شایسته ‏تر است تا شما آنها را. (چون بتان مخلوق و شما خالقید) در این صورت خدایى كه عارف به مصالح و عواقب، و حكیم در تعیین تكلیفتان مى ‏باشد آیا شما را به این عبادت امر كرده است؟! بت پرستان پس از این كلام باهم اختلاف كرده و گروهى گفتند: خداوند در پیكرهاى مردانى حلول كرده كه به شكل این بتان بودند. و بر این اساس آنها را صورتگرى نمودیم. و منظور ما از توجّه به این بتان تعظیم همان هیاكل است.
و جمعى دیگر گفتند: این بتان مطابق صورت اقوام گذشته‏اى هستند كه پرهیزگار و عابد بودند، و نظر ما از عبادت آنها تعظیم و تجلیل خداوند مى‏ باشد. و گروه دیگرى گفتند: آنگاه كه خداوند آدم را آفریده و فرشتگان را امر نمود تا او را سجده كنند ما از این امر كه وسیله تقرّب به پیشگاه خداوند بود محروم شدیم، پس براى جبران آن صورت آدم را به شكلهاى مختلفى ساختیم و در مقابلش به قصد تقرّب بخداوند سجده مى‏ كنیم. همچون سجده فرشتگان بر آدم، كه به قصد تقرّب به خدا بود، چنان كه سجده شما در محرابهاى مسجد، به قصد آن است كه به محاذات كعبه‏ اید. و در مقابل كعبه‏ نیز به نیّت پروردگار با عظمت و جلال عبادت و سجده مى ‏كنید، نه خود كعبه. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: همه شما راه خطا پیموده و از راه حقیقت منحرف شده‏ اید.

سپس رو به گروه نخست كرده و فرمود: این سخن شما كه خداوند در پیكرهاى جمعى كه به شكل این بتان بودند حلول كرده، در نهایت ضعف است، چرا كه با این كلام مى‏باید خداوند مانند مخلوقات: محتاج، محدود و حادث باشد. و با این حلول، آیا خداوند جهان در چیزى محدود و محاط نخواهد شد؟ ...

سپس رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روى به گروه دوم كرده و فرمود: اگر شما معتقدید كه به نیّت صورتهاى گذشتگان خداپرست خود سر بر آستان بتها گذاشته و آنها را تعظیم مى ‏كنید، پس دیگر چه جایى براى اظهار بندگى پروردگار جهانیان باقى مى ‏نهید!؟... پس شما با برابر قراردادن خضوع و عبادت خداوند با بتان آیا به مقام عظمت و جلال پروردگار توهین نكرده‏اید؟!

سپس رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به گروه سوم از بت پرستان فرمود: شما جماعت مسلمان را با خودتان مقایسه نمودید، در حالى كه ما همچون شما نیستیم. زیرا ما بندگان خدا، آفریده و دست پرورده اوئیم، گوش بفرمان و تسلیم نواهى او هستیم، و خداوند را همان گونه كه اراده فرموده عبادت مى ‏كنیم، و چون ما را به كارى امر فرمود همان را انجام دهیم و نباید از آن اوامر تجاوز كرده و بنا بر میل و تشخیص خودمان عمل كنیم، زیرا در این صورت ممكن است با آن خصوصیات پسندیده واقع شود ولى امكان دارد با نحوه دیگر در نهایت درجه كراهیت یا حرمت قرار گیرد. با اینكه ما را از اظهار نظر در مقابل دستوراتش نهى فرموده است.

آرى چون فرموده است هنگام عبادت به جانب كعبه متوجّه باشیم، امتثال امر نموده و اطاعت مى‏كنیم، سپس فرموده در سایر شهرها نیز به محاذات كعبه او را عبادت كنیم ما نیز پذیرفتیم و از حدود اوامر او تجاوز نكردیم. و در مسأله سجده فرشتگان بر آدم، خداوند متعال سجده را بر خود آدم امر فرمود نه بر صورت او، و از آنجا كه سجده را بر فرشتگان فرض نموده این تكلیف بر آنان بوده نه بنى آدم، پس هر مقایسه‏اى بیجا است.و چه مى‏دانید شاید از این عمل خودسرانه شما ناراضى باشد.»[۲]

[۱]. الأصنام (تنكیس الأصنام)، ابو المنذر هشام بن محمد الكلبى (م ۲۰۴)، تحقیق احمد زكى باشا، القاهرة، افست تهران (همراه با ترجمه)، نشر نو، چ دوم، ۱۳۶۴ش، از صفحه ۱۰۶ به بعد.
[۲]. الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏۱، ص: ۲۶.

دیدگاه‌ها

میدونی چرا میگن الله سمبل بت پرستیه؟
در زمان بت پرستی مردم الاهه های مختلفی رو میپرستیدن مثل الاهه جنگ یا الاهه بیماری
یعنی چند خدای متفاوت داشتن
حضرت محمد اومد یک خدای واحد رو به مردم شناسوند وچون زمانی که در زبان عربی
یه اسم شناخته شده رو که میخوای صدا کنی اولش الف و لام (ال) معرفه میاری پس اول الاه یه الف ولام معرفه
آوردن که شد الالاه
و الف ولام ها در هم ادغام شد که تبدیل شد به کلمه الله
اطلاعات عمومیو حال کن

تصویر شهر سوال

با سلام این کلمه سازی که شما بیان نموده اید، قبل از پیامبر (ص) انجام شده بود و هیچ ربطی به بت پرستی ندارد. و ظاهرا شما به جای دریافت حقیقت، از واقعیت خارجی، دوست دارید آن را در ذهن خود بسازید.

به نظر من شما از سوالی که خودتون در ابتدا مطرح کردید به راحتی عبور کردید. چرا اسم پدر محمد عبدالله (خادم الله) بود؟ در صورتی که محمد ، الله رو معرفی کرد. (پدر محمد هم قبل از به دنیا اومدن محمد مرد)
لات نام بت یا ایزدبانویی در عربستان پیش از اسلام و یکی از سه بت مهم مورد پرستش در مکه بوده است. نام این بت در قرآن در کنار دو بت دیگر به نامهای عزی و منات ذکر شده که از نظر اعراب جاهلی دختران الله به شمار می رفتند.

تصویر پاسخگوی تاریخی

با عرض سلام و ادب.
این سوال شما از اینجا ناشی می شود که فکر می کنید،قبل از آمدن پیامبر اسلام حضرت محمد(صلیالله علیه و آله) کسی با نام الله آشنا نبود حالآنکه همه پیامبران الهی مردم را به سوی خدا یگانه یعن یالله دعوت می کردند.

در مورد مطلبی که در مورد بت ها فرمودید،متوجه منظورتان نشدیم.

تصویر پاسخگوی تاریخی

این اطلاعات عمومی ای که بدون هیچ سند و مدرکی ارائه می شود،بدرد هیچ جایی نخواهد خورد. عقل و منطق حکم می کند در مورد اینگونه مسائل که با اعتقادات سر و کار دارد،با سند و مدرک و ارائه دلیل منطقی و معقول اظهار نظر کرد نه با اطلاعات عمومی بی پایه و اساس.

من با استفاده از عقل و قرآن و کنجکاوی خودم به یک نظریه در این خصوص رسیدم که خیلی منطقی به نظر می رسه
در ابتدا با توجه به دو آیه فوق متوجه می شویم که در آن زمان الله را قبول داشتند و آن را آفریدگار جهان می دانستند و برای تقرب به او بت می پرستیدند و البته با توجه به آیات دیگری می دانیم که برای خدا دخترانی را باور داشتند که لات وعزی از آن جمله می باشد. این بتها نماد آن دختران خدا بوده اند و بدیهی به نظر میرسد که سنگهایی که تراشیده شده نمی توانسته دختر خدا باشد مگر اینکه آن مردم را بسیار احمق بدانیم که بعید به نظر می رسد.
در ثانی با توجه به اینکه مردم از شهر های مختلف برای عبادت بت ها به مکه می آمده اند این نشان از این دارد که تفاوتی را برای مکه قائل بودند و آن تفاوت در وجود کعبه بود و چرا کعبه مقدس بود؟
چون توسط حضرت ابراهیم بناشده بود - خوب تا اینجا منطقی به نظر می رسد
در قرآن آیه هایی داریم که می گوید حضرت ابراهیم مسلم بود و از مشرکین نبود. چرا در باره پیامبران دیگر این تاکید نمی شود؟
علت این است که مردم آن زمان فکر می کردند که دین خود را از حضرت ابراهیم به ارث برده اند. و حضرت ابراهیم هم مشرک بوده است.

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
در باره فراز اول پرسش تان باید گفت : علامه طبا طبایی می فرماید به تصریح قرآن مشرکان واجب الوجود و خالق آسمان و زمین را خدای یگانه می دانستند . به یگانگی او در واجب الوجودی و خالقیت آسمان و زمین باور داشتند. آیات زیر حکایت از این اعتقاد دارد:
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُون؛‏(۱)
اگر از آن ها بپرسى چه کسى آنان را آفریده، قطعاً مى‏گویند: خدا پس چگونه از عبادت او منحرف مى‏شوند؟!
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزیزُ الْعَلیمُ؛(۲)
هر گاه از آنان بپرسى: «چه کسى آسمان ها و زمین را آفریده است؟» مسلّماً مى‏گویند: «خداوند قادر و دانا آن ها را آفریده است»!
بله آنان در "الوهیت و عبادت" و در "ربوبیت و تدبیر" برای خدا شریک قائل بودند، یعنی شرکا را شریک خدا در اداره و تدبیر جهان می شمردند .بدین جهت آنان را می پرستیدند تا تدبیر را مطابق خواست و حاجت پرستندگان سامان دهند و شفیع پرستندگان نزد خدا باشند.
در باره فراز دو م سوال تان باید اشاره شود چنان که در سخن شما اشاره شده گرچه همه انبیا الهی مسلم اند ولی بدلیل مقام بلند حضرت ابراهیم ع مشرکین گمان می کرذند که او از آنان است ولی قران کریم با تاکید فرمود :
ابراهیم به نص قرآن دارای دین حنیف بود .
«ما كانَ إِبْراهيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكين‏؛ ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى، بلكه موحّدى خالص و مسلمان بود و هرگز از مشركان نبود».(۳) از آن جا که بت‏پرستان زمان جاهلیتِ عرب، نیز خود را بر دین حنیف ابراهیم علیه السلام معرفى مى‏کردند، و این سخن به قدرى شایع شده بود که یهود و نصارى آن ها را «حُنَفاء» مى‏گفتند (به این ترتیب حنیف درست معنایى بر ضد معناى اصلیش پیدا کرده ،با بت‏پرستى مرادف شده بود) خداوند پس از توصیف ابراهیم علیه السلام به عنوان «حنیف و مسلم»، مى‏فرماید: «او هرگز از مشرکان نبود» تا هر گونه ارتباطى میان ابراهیم علیه السلام و بت‏پرستان عرب را نفى کند.(۴)
پی نوشت ها:
۱. زخرف(۴۳)آیه۸۷.
۲. واقعه(۵۶)آیه۵۷-۷۳.
۳ . آل عمران (۳) آیه ۶۷.
۴. تفسیر نمونه ، ج‏۲، ص ۷۰۳.

اطلاعات عمومیت صفره.زمانیکه محمدنبود نام الله وجود داشت مصداقش نام پدرش عبدالله بود

درود
آقای محترم خودت که عرض میکنی قبل پیامبر اسلام اسم الله بوده و برچسب بی اطلاعی به حرفای دوستمون میزنی. پدر محمد عبدالله نام داشته یعنی بنده و برده الله. اگه داستانشو خونده باشی که چرا اسمشو عبدالمطلب گذاشته عبدالله بدون آگاهی حرف نمیزنی!!! هبل بزرگترین بت جاهلیت بوده و اسم دیگه ای که صداش میزدن الله بوده.اصلا محمد نقشی تو ساخت اسم الله نداشته! الله اکبر هم که میدونی یعنی چی ؟؟ الله بزرگتر است ( از همه ی بت ها ). کتاب نخونده هیچ ندونسته جایی حرف نزن که خودتو کوچیک میکنی!! هروقت بار اطلاعاتت به اندازه آدمای اطرافت رسید اونوقت زبون باز کن

تصویر شهر سوال

با عرض سلام
باید بین دو مساله تفکیک کرد! اینکه قبل از اسلام نام "الله" وجود داشته، قابل تردید نیست.
اما اینکه "الله" اسم چه چیزی بوده، مطلبی است که در اصل مطلب به آن پاسخ داده شده و روشن شده که مشرکان مکه، خدای غیر مادی را می شناختند و اشکال عقیده آنها در اینجا بوده که شریکانی برای او در نظر گرفته بودند. (در واقع آنها کافر = منکر خدا، نبودند بلکه مشرک بودند یعنی در کنار الله واقعی، معبودهایی دروغین ساخته بودند)
پس اینکه بخواهید از وجود نام الله در قبل اسلام به این نتیجه برسید که الله نام بت بوده است، مطلبی غیر واقعی و نوعی تاریخ سازی است. برای بیان حقایق تاریخی باید به کتب معتبر مراجعه کرد و خیال پردازی در این عرصه فایده ای ندارد.

ببخشید ولی شما بیشتر دارید تاریخ سازی می کنید!! وقتی قبل اسلام الله بوده یعنی بوده دیگه حالا این کجاست تاریخ سازی؟ الله یک بتی بود توی کعبه که از همه بزرگتر بود محمد اومد بردش اون بالا بالا بالا ها!!! اگه گفتید چرا؟ اکثر شما در این گمان هستید که الله اکبر یعنی خدا بزرگ درسته؟ولی در صورتی که معنیش این نیست بلکه الله اکبر یعنی خدا بزرگتر یا همون الله بزرگتر چون بت الله بزرگتر بود!!!!!!!!!! کبیر یعنی بزرگ نه اکبر!!! مثل کوروش کبیر
مثلا صغیر یعنی کوچک ولی اصغر یعنی کوچکتر!!! اگه جوابی دارید حتما اعمال کنید

تصویر پاسخگوی تاریخی

جناب آقا مسعود!

اولاً اخلاق حکم می کند هنگام بردن نام انسان های بزرگ رعایت ادب را داشته باشیم. ثانیاً سعی کنید سخنانتان را با سند و مدرک قابل قبول بیان کنید نه از پیش خودت هر چه دلت خواست را بر زبان جاری کنی. اگ رمتن را کمی با دقت خوانده باشی متوجه بی پایه و اساس بودن سخنان خودتان می شوید.

اولا من این حرف ها رو از خودم در نمیارم چون توی کتب تاریخی نوشته شده دیگه این مسائل رو اکثر جوان های ما میدونند حالا شما نمی دونید مشکل من نیست! (پس این حرف ها از خودم نیست چون یکی دیگه هم بالای نظر من درباره اکبر توضیح خوبی داده یا پدر پیامبر که چرا اسمش عبدالله است)
نه پدر پیامبر بلکه جد های دیگه محمد(ص) هم اسم بت ها رو دارند مثل (عبدمناف) بعد نوشتید که اونا از حضرت ادم صحبت کردند!!! تا قبل محمد(ص) اونا نمیدونستند خدا کیه؟(خداشون بت ها بودند) لطفا نگید که نخیر اونا دین حضرت ابراهیم داشتند که دروغی شاخ دار است! این خدا خدای اسرائیل بود تا حضرت عیسی که بعد سرو کله محمد(ص) در عربستان بعد حدود ۶۰۰ سال بعد از عیسی(ع) پیدا شد! شما در جوابی که به من دادید من غیر تعصب چیزی دیگه ای در شما ندیدم(شما مثلا پاسخگوی تاریخی چطور این چیزا رو نخوندی!)امید وارم نظر ثبت کنید

تصویر پاسخگوی تاریخی

خوشحال می شویم منابع و مستندات خودتان را بفرمایید.

با سلام
من قصد توهین و ... ندارم تو اینترنت داشتم می گشتم که یهو وارد سایت شما شدم و مطالبشو خوندم و گفتم این لینک از ویکی پدیا را بزارم.
من یک انسان جاهلم که دنبال دانستنم هر چند هر چه بدانیم بازم جاهلیم چه من چه شما نمی تونیم بگیم حرف من درسته شاید چیزی که من می گم اشتباه باشه و شاید هم اعتقاد شما اشتباه باشه.
البته اینو بگم که من مسلمان نیستم و زاده یک خانواده مسلمان هم نیستم از اونجایی که ایرانیم و تو ایران زندگی می کنم با این مسائل آشنام و در مورد اسلام تا حدی می دونم.
لطفا این لینک ویکی پدیا را بخوانید و البته من کلی مستند و مدارک کاملا معتبر و علمی که اثبات شده و مورد تایید هست پیدا کردم که واقعا چندین آیات قرآن و تفسیراتی که از قم صورت گرفته را کاملا رد می کنه هر چند اسلام دین من نیست ولی من یک انسانم که کنجکاوم در این مسائل دونستن بهتر از ندونستنه اما هیچ وقت قرار نیست مطالبو برای اطرافیانم بفرستم فقط خودم دنبال جواب می گردم و هر چی پیدا کردم را به صورت کتاب دارم می نویسم، کتابی که شاید هیچوقت چاپ نشه.
اینم ویکی پدیا:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%BE%DB%8C%D8%B.‎.‎.‎
تشکر از زحماتتون و متشکرم که نظر منو تایید می کند. امیدوارم تو زندگی و اعتقاداتتون موفق باشید.

تصویر پاسخگوی تاریخی

با عرض سلام و ادب.

اگر لطف کنید و سوالات خودتان را بصورت واضح و روشن بیان بفرمایید پاسخ مستند را ارائه خواهیم کرد.

خب شما اگه اینقدر به گفته های خودتون مطمئن هستید و ادعا میکنید که در کتابی یا مقاله ی معتبری خوندید خب بگید تا ما هم مطلع بشیم راستش این شما هستید که با تعصب دارید جواب میدید .

ببنید دوست عزیز که اسمت هم عجب گذاشتی! اینجا کسی ادعا نداره منم نگفتم که ار تمام رازهای عالم با خبر و مطمئن هستم این مطالب چیزهایی هست که ظاهرا در کتب تاریخی مکتوب هست(چون ما از مصر باستان هم مکتوب داریم چه برسه به زمان حضرت رسول!) برای درک نسل پیامبر لازم نیست بری کتب انچنانی بخونی توی گوگل هم شجره نامه حضرت رسول بزنی می بینی! البنه چون شما و سایت شهر سوال گفته بود منبع بدید من به طور دقیق یادم نیست ولی فک می کنم در کتاب معتبر تاریخ طبری این چیزا باشه(مطمئن نیستم) خب خودت جست و جو کن مگه باید به حرف من تکه کنی! ما هر وقت یاد گرفتیم خودمون تحقیق کنیم ان وقت که کشورمون پیشرفت می کنه و از خرافات که خوره مردم ایران عزیزمون شده رها می شویم

تصویر پاسخگوی تاریخی

عرض بنده هم این است نام منبعی که این سخنان را از آنها اخذ کرده اید معرفی کنید تا هم استفاده کنیم و بهتر بتوانیم اظهار نظر کنیم . درخواست ما از شما این است شمایی که اهل مطالعه و تحقیق و بیان سخنان با سند و مدرک هستید،ما را هم از این منابع بهره مند کنید.

سلام. اول خدمت شما عرض کنم که من یکبار نظر گذاشتم اما نمیدونم چرا ثبت نکردید! در رابطه با این موضوع که قبلا عرض کردم شما یک راهش که خیلی ساده هم هست فقط کافی سرچ کنید شجره نامه حضرت محمد(ص) تمام اجداد ایشون رو خواهید دید از جمله (عبد مناف) معروف را. و منبع هم الان درست یادم نیست ولی به احتمال زیاد اگه اشتباه نکرده باشم در تاریخ طبری همه این مسائل موجود است چون خودش هرچی باشه ۱۶ جلد کتاب هست!!! حالا اگه شما بازم دنبال یه راهی برای دور زدن این موضوع هستید عنوان کنید شاید اینم حل شد!

تصویر پاسخگوی تاریخی

اعراب بت پرست، بتها را خالق جهان نمي دانستند، بلكه بتها را شريك الله در تدبير جهان مي دانستند. آنها خود بتها را هم مخلوق الله مي دانستند. لذا اعراب بت پرست، به خالق يگانه ولي به ربّها و معبودهاي متعدّد اعتقاد داشتند؛ يعني به توحيد در خالقيّت ولي شرك در ربوبيّت معتقد بودند.
لذا لفظ الله همواره در ميان اعراب، نام خداي خالق و نام خداي خدايان بوده است. آنها حتّي بت الله را هم درست نمي كردند؛ چون معتقد بودند كه الله فراتر از ادراك بشر است. و دقيقاً براي همين هم بتها را پرستش مي كردند. چون مي گفتند: الله، برتر از آن است كه ما بتوانيم او را درك و عبادت كنيم، لذا كارگزاران او بر جهان هستي را مي پرستيدند. پس توهّم نشود كه عرب جاهلي، منكر الله بوده است. ابداً چنين نبوده، آنها مشرك بودند نه ملحد؛ يعني منكر الله نبودند بلكه براي الله، شريك قائل مي شدند، آن هم نه در خالقيّت، بلكه فقط در ربوبيّت.

تصویر پاسخگوی تاریخی

علیک سلام.

در مورد فرمایش شما چند نکته عرض می کنم:

اولاً اعراب بت پرست، بتها را خالق جهان نمي دانستند، بلكه بتها را شريك الله در تدبير جهان مي دانستند. آنها خود بتها را هم مخلوق الله مي دانستند. لذا اعراب بت پرست، به خالق يگانه ولي به ربّها و معبودهاي متعدّد اعتقاد داشتند؛ يعني به توحيد در خالقيّت ولي شرك در ربوبيّت معتقد بودند.
لذا لفظ الله همواره در ميان اعراب، نام خداي خالق و نام خداي خدايان بوده است. آنها حتّي بت الله را هم درست نمي كردند؛ چون معتقد بودند كه الله فراتر از ادراك بشر است. و دقيقاً براي همين هم بتها را پرستش مي كردند. چون مي گفتند: الله، برتر از آن است كه ما بتوانيم او را درك و عبادت كنيم، لذا كارگزاران او بر جهان هستي را مي پرستيدند. پس توهّم نشود كه عرب جاهلي، منكر الله بوده است. ابداً چنين نبوده، آنها مشرك بودند نه ملحد؛ يعني منكر الله نبودند بلكه براي الله، شريك قائل مي شدند، آن هم نه در خالقيّت، بلكه فقط در ربوبيّت.

ثانیاً در مورد عبد مناف :

معني مناف.
از نظر لغوي، مناف يعني جايگاه بزرگي و عظمت و شرافت و بلند مرتبگي. لذا مناف و منيف، مي توانند از اسماء الله باشند. چون مناف و منيف به معني متعال هستند، و متعال، از اسماء الله مي باشد. در روايات نيز واژه ي منيف به عنوان اسماء الله به كار رفته است، براي مثال فرموده اند: « عظيم السلطان منيف الآلاء ــ آنكه عظيم السلطه و بزرگ نعمت است.»
و در دعاها آمده است: « ... سُبْحَانَ ذِي الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِيفِ، سُبْحَانَ ذِي الْجَلَالِ الْبَاذِخِ الْعَظِيمِ، سُبْحَانَ ذِي الْمُلْكِ الْفَاخِرِ الْقَدِيمِ، سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَ الْجَمَال، ... .»
لذا «عبد مناف» به معني « بنده ي بلند مرتبه » است؛ يعني بنده اي كه بلند مرتبه است. يعني تركيب «عبد مناف» مثل تركيب « عبد صالح» و « عبد محمود» و « عبد كريم» و « عبد جواد» است.
دقّت شود!
عبد صالح، يعني بنده اي كه صالح است، نه يعني بنده ي كسي كه اسمش صالح است.
عبد محمود، يعني بنده اي كه ستوده شده است، نه يعني بنده ي كسي كه اسمش محمود است.
عبد كريم، يعني بنده اي كه بزرگوار است، نه يعني بنده ي كسي كه اسمش كريم است.
عبد جواد، يعني بنده اي كه بخشنده است، نه يعني بنده ي كسي كه اسمش جواد است.
اگر بخواهيم معاني دوم را درست كنيم بايد چنين بگوييم:
عبد الصالح، عبد المحمود، عبد الكريم، عبد الجواد.

نتيجه:
لذا اينكه ادّعا شده «مناف» اسم بتي از بتهاي عرب بوده و « عبد مناف» يعني « بنده ي بت مناف» سخني از گزافه. بلي اگر اسم جدّ رسول خدا(ص) « عبد المناف» بود چنين تهمتي جاي طرح داشت؛ اگر چه باز هم ثابت نمي شد. چون مناف، در اصل اسم خداست، كه برخي ها آن را روي بت خودشان هم گذاشته اند. همان گونه كه رحمان و رحيم و كريم و غفّار و غفور و وحيد و حميد همه اسماء الله هستند كه برخي انسانها هم همين اسمها را روي خودشان مي گذارند.

سلام. در رابطه با قسمت اول متن شما باید بگم که شما روی چه حسابی می فرمایید که اعراب الله که ما الان می پرستیم می شناختند؟؟؟؟؟اگه می شناختند چه کسی بهشون فهمونده بود؟؟؟اگه می شناختند پس چرا باید محمد(ص) می امد؟؟؟؟ این خدا مال اسرائیل بود قبلا هم گفتم. کی به اعراب یاد داده بود که خدای یگانه هست؟؟؟؟ اگه تونستی این سوالات ج بده! - در رابطه با عبد مناف ببنید وقتی یک بتی اسمش اون موقع مناف بود و اینم اسمش عبد مناف بود یعنی بنده اون بت بود دیگه چجوری نمتونید اینو هضم کنید!!! بعد شما برای من مثال عبد محمود میاری چه ربطی دارن به هم(من به معنی کلمه کار ندارم که شما مناف معنی می کنی)!!! هیمین عبد مناف یک پسر داره که اسمش هاشم هست که پیامبر از نسل اینه تا اینجا که قبول داری! پسر دومش اسمش عبد الشمس(برو سرچ کن ببین) حتما شمس هم یکی از اسماء خداست!!!!! یکی از خداهاشون خورشید بوده دیگه اینم سخت درکش؟؟؟؟ (ده بارم گفتم منبع تاریخ طبری هست ولی دقیق به صورت صفحه یادم نمیاد) بازم استدلال بیارم یا بازم ادامه می دید........

تصویر پاسخگوی تاریخی

علیک سلام.

حتماً اطلاع دارید که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)آخرین پیامبر الهی بودند.یعنی قبل از ایشان خداوند پیامبران زیادی برای هدایت بشر و دعوت آنها به یکتا پرستی و الله یگانه فرستاده بود و مردم عربستان هم از این دعوت مطلع بودند.لذا در سرزمین عربستان پیروان ادیان مختلفی همچون یهودی و مسیحی و پیروان دین حنیف یعن یدین ابراهیم زندگی می کردند که همه آنها کاملاً با نام الله آشنایی داشتند.

در مورد معنای مناف فکر کنم به اندازه کافی توضیح داده ایم.

در ضمن قبلا هم عرض کردم اینگونه آدرس دادن فایده ای ندارد،لطف کنید جلد و صفحه را بفرمایید تا مراجعه و بررسی کنیم.

سلام. در ابتدا عرض کنم استدلال شما در رابطه با عبد مناف منطقی نبود و من اصلا قانع نشدم مخصوص با اوردن دلیل مثل عبد الشمس که شما گیر کردید و دیگر جواب ندادید خب حالا بگذریم... می ریم سراغ بحث الله نشد دیگه! قبل ۱۴۰۰ سال الله یگانه نبود!!! افرین شما درست می گید مردم عربستان فقط می شناختند منتها اون بت الله نه الله یگانه!!! و یهودی ها و مسیحی ها هم اسم خدای یگانه شون الله نبود! و شما اشتباه متوجه شدید اسم خدای یهودی ها (یهوه) بود و خدای مسیحی ها (پدر اسمانی) غیر ممکن اینارو ندونید. و خداوند در تورات می گوید اسم قدوس من یهوه هست و همه دنیا منو با این نام خواهند شناخت. پس چطور تصمیم می گیره اسمشو عوض کنه و الله بذاره! ببینید من قصد ندارم به اعتقادات شما ضربه وارد کنم من دلایل خودمو میارم و شما فکر می کنید و برعکس، شما هم باعث فکر کردم من می شید و این خیلی زیباست! امیدوارم همه کشور ما هم وادار به فکر کردن در هر زمینه ای بشوند نه فقط دین! متشکرم که توی این مدت منو تحمل کردید...

تصویر پاسخگوی تاریخی

علیک سلام.

ما هنوز هیچ مطلب مستندی از شما ندیده ایم. این مطالبی هم که تا بحال فرمودید فقط برداشت های شخصی شماست.در مورد مسائل تاریخی باید با سند و مدرک قابل قبول بحث و گفتگو کرد نه حدسیات و برداشت های شخصی. طبق مستندات تاریخی در میان بت های اعراب،بتی بنام الله وجود نداشته است.

سلام. اينطور كه من شنيدم. عبد الشمس، ب دليل اين بوده كه اون فرد در بچگي دچار آفتاب سوختگي شده و چهره ي برافروخته و قرمزي داشته ازينرو بوده. يا اينكه شنيدم چون چهره اي زيبا داشته مثله خورشيد ، سر همين

سلام.در مورد این حرف که میگید خدا رو قبول نداشتن پس چطور به فرمانروای هبشه گفتن ما خود بت ها رو نمیپرستیم بلکه روحی که در آنها حلول کرده رو میپرستیم؟منظورشون از روح حلول کرده چی بود شما که گفتید بحث بین مشرکان و پیامبر الکیه.چون شما نمیخواید دینو قبول کنید برا خودتون استدلال درست میکنید که عذاب وجدان نداشته باشید.در ضمن محمد اسم کدوم بت بود که عبدالمطلب روی پیامبر گذاشت؟

تصویر پاسخگوی تاریخی

آقای محترم!
شما لطف کند سند و منبع این ادعا که مردم عربستان به بت هبل،الله می گفتند را بفرمایید تا ما هم استفاده کنیم.

استغفرالله
خدا یگانست
الله یعنی واحد
اگه مسلمونی باور نمیکنی
حرف خدارو باور میکنی
که گفته من یکتا هستم

نیست دوست عزیز
از ابتدا هر قومی خدای خودشو داشته و هیچ قومی نگفته که ما خدای یکتا نداریم.
کتاب مقدس خدا میگه که ایم من یهوه هست تا از میاد خدایان غیر من رو بشناسید. پس با این نتیجه الله یه خدای دیگه میشه

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ تان را در این سخن حکیم فردوسی بجوید :
به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام و خداوند جای

خداوند روزی ده رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر

فروزنده ماه و ناهید و مهر

ز نام و نشان و گمان برترست

نگارندهٔ بر شده پیکرست

به بینندگان آفریننده را

نبینی مرنجان دو بیننده را

نیابد بدو نیز اندیشه راه

که او برتر از نام و از جایگاه

سخن هر چه زین گوهران بگذرد

نیابد بدو راه جان و خرد

خرد گر سخن برگزیند همی

همان را گزیند که بیند همی

ستودن نداند کس او را چو هست

میان بندگی را ببایدت بست

خرد را و جان را همی سنجد اوی

در اندیشهٔ سخته کی گنجد اوی

بدین آلت رای و جان و زبان

ستود آفریننده را کی توان

به هستیش باید که خستو شوی

ز گفتار بی‌کار یکسو شوی

پرستنده باشی و جوینده راه

به ژرفی به فرمانش کردن نگاه

توانا بود هر که دانا بود

ز دانش دل پیر برنا بود

از این پرده برتر سخن‌گاه نیست

ز هستی مر اندیشه را راه نیست

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان فقط میخوام بگم یه عده همیشه در حال بررسی هستن تا به یه سری موضوع گیر بدن و ازش داستان بسازن اینم یه جورشه خوشبختانه تو قرآن هم اومده که خود مشرکان به الله اعتقاد داشتن اما میخواستن خدایی رو عبادت کنن که با چشم دیده بشه به همین دلیل بت میساختن و از راه درست منحرف شده بودن و البته مسایل دیگه هم دخیل بوده . حالا میان از این موضوع برای انحراف مردم استفاده میکنن و مطمین باشید این جور موضوعات طرح و نقشه اش از سمت شیطان ریخته میشه تا باعث ضعف در انسانهای معتقد بشه باید هوشیار بود . یادتون باشه خود شیطان قسم یاد کرده که همه بنده های خدا رو گمراه میکنه جز عده خاصی . دوستان معنای فارسی قرآن رو بخونیدفوق العادست. قرآن خیلی از این جور موارد رو با زیبایی تمام بیان کرده باید قرآن رو بررسی کنید. موفق باشید

یعقوب و فرزندانش و همسرش بر یوسف سجده کردند این سجده در قرآن به این صورت که خداوند بفرماید ما به یعقوب و فرزندانش و همسرش امر کردیم که سجده کنند نیست سجده یعقوب از جانب خود او بوده حتی در قران بیان نشده که یعقوب به فرزندانش امر کند که بر یوسف سجده کنندو بگوییم الهام خدا بر یعقوب بوده است سجده یعقوب و فرزندانش تحیه و احترام محسوب میشود این یعنی اینکه عبادتی به معنای پرستش محسوب میشود که اعتقاد به ربوبیت در ان وجود داشته باشد و یعقوب و فرزندانش اعتقادی به رب بودن یوسف نداشتند و الله رب انها بود عرض کنم به خدمتتان شما آیاتی که در بالا اورده اید را منقطع آورده اید ادامه آیات را بیان نکرده اید أَلاَ لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَي اللَّهِ زُلْفَي‏ إِنَّ اللَّهَ يَحْکُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ (۳)
آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند، (میگفتند): اینها را نمی پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به الله نزدیک کنند. خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داوری می کند، خداوند آن کس را که دروغگو و کافر(پوشاننده واقعیت) است را هرگز هدایت نمی کند.)
دقیقا آخر آیه نکته انحرافی شما را بیان میکند و شما ان را بیان نکرده اید دقت کنید در اخر ایه کسانی که گفتند ما برای تقرب به الله بتان را میپرستیم الله انها را کاذب یعنی دروغگو و کفار یعنی پوشاننده حقیقت خوانده است انها دیگر مشرک خطاب نشده اند چون شرک جهل به اراده کلی الله است مشرکان الله را به عنوان تدبیر کننده کل امور عالم نمیدانستند و برای بتان اراده ای جدا از اراده الله قائل بودند و بتان رامختار میدانستند
و ما کان معه من اله اذا لذهب کل اله بما خلق و لعلا بعضهم علی بعض سبحان الله عما یصفون) (مؤمنون/۹۱)
«بگو اگر با او معبود دیگری بود در این صورت، هر معبودی به سوی تدبیر مخلوق خود می رفت، و برخی بر برخی برتری می جستند.
(قل لو کان معه آلهة کما یقولون اذا لابتغوا الی ذی العرش سبیلا) (اسراء/۴۲)
«اگر با او معبودانی بود، هر یک از آنان سعی می کردند که به سوی صاحب عرش راهی پیدا کند. »
این آیات نشان میدهند که بتپرستان به یک خدای دارای یک اراده کلی و واحد به عنوان تدبیر کننده امور عالم اعتقاد نداشتند و هر خدایی را دارای اراده مستقل در اموری میپنداشتند

کسی که بر او روشن شود و به یقین برسد که الله اداره کل امور عالم را در دست دارد دیگر مشرک نیست واگر به دلایلی مانند سودجویی خود و گمراه کردن دیگران اعتقاد باطل قلبی خود را بپوشاند کافر خوانده میشود پس انها در بیان و در عملشان دروغ میگفتند و عمل تقرب را که در قرآن صحیحش بیان شده است برای بتهای بیجان وانمود میکردند و حقیقت اعتقاد به اراده بتان غیر از اراده الله که قبلا داشتند را با این گفتار کذب میپوشاندند و حال که حقیقت برای آنها روشن شده بود که اراده کل عالم دست الله است و به حقیقت رسیده بودند و به خاطر سودی که از قربانی و نذورات بت پرستی مردم عایدشان میشد و برای جلوگیری از ضرر هر ه بیشترشان دست به پوشاندن اعتقادات گذشته خود میزدند و بتپرستیشان را با تقرب به الله توجیه کذب می کردند تا بتانشان از تخریب و نابودی توسط مسلمانان در امان بمانند و خدا انها را کاذب و کفار خوانده است و فرموده است تا زمانی که دروغگو وپوشاننده حقیقت هستید خدا شما را هدایت نخواهد کرد پس نتیجه میگیریم که مشرکین به الله به عنان تدبیر کننده کل امور عالم نگاه نمیکردند و برای بتان سهمی از ربوبیت قائل بودند

بشارت الله را کی قبل از اسلام به مردم عربستان داده بوده که انها الله را از قبل میشناختند؟ راجب مسیحیت و یهودیت از پیدایش توضیح داده شده که چه اتفاقاتی افتاده ولی آیا پیامبری قبل از اسلام در عربستان بوده که بشارت الله را داده باشه؟

تصویر پاسخگوی تاریخی

با سلام.

اگر کمی با تاریخ آشنا باشید به این نتیجه می رسید که اولاً برخی از پیامبران در منطقه حجاز و در مکه حضور داشتند و عده ای از آنها هم در مکه مدفون هستند. اولین پیامبر خدا حضرت آدم در مکه زندگی می کرد و حضرت اسماعیل هم زندگی اش در عربستان بوده است. ثانیاً در آستانه بعثت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) هم پیروان ادیان مختلف همچون یهودیان و مسیحیان د رمناطق مختلف عربستان حضور داشتند.

قدیمی ترین کتاب تاریخی که وجود دارد کتاب مقدس هست و در کتاب مقدس هم همچین چیزی نوشته نشده.آدم در باغ عدن زندگی میکرد و باغ عدن سمت لبنان هست و اصلا وجود داشتن باغ و سبزی و آبادی در عربستان بخاظر شرایط جغرافیایی ممکن نیست.و همچنین نامی از الله در کتاب مقدس عنوان نشده .و الله عربی هست نه عبری. اسم پدر محمد پیامبر اسلام عبدولله بود اسم عمویش عبدلماناف و هر کدوم از اعضای فامیل ایشان عبد بودن و پدر بزرگ محمد در شهر مکه مسئولیت داشته و در بتخانه که محل درامد شهر بوده مسئولیت دتشته و چرا باید چنین اشتباهی بکنه که اسم فرزندشو اینچنین بزاره و اگه واقعا الله اسم خدا بوده .

تصویر پاسخگوی تاریخی

با سلام.

ظاهراً شما متوجه اصل مطلب نشده اید،آن سرسبزی و باغ و درختان مربوط به زمان حضور حضرت آدم و حوا در بهشت است( حالا این بهشت منظور چیست جای خودش). بعد از آمدن ایشان در زمین،محل زندگی ایشان مکه بوده است. در ضمن بجای دروغ بستن به تاریخ،بهتر است درست تاریخ را مطالعه کنید،جد پیامبر،در کعبه و خانه خدا مسئولیت داشته است نه در بتخانه.

حقیقت اینه که اعمال و مناسک حج به صورت ابتدایی قبل از پیامبر وجود داشت و توسط حضرت ابراهیم و به فرمان وحي الهی پایه گذاری شد و اینکه اجداد پدری حضرت محمد مشرک نبودند بلکه پیرو دین حنیف حضرت ابراهیم بودند البته در اقوام و فامیل پیامبر مشرک وجود داشت لذا در زمانی که بت پرستی در عربستان به اوج خود رسید خداوند حضرت محمد را توسط جبرئیل علیه السلام جهت هدایت بشر به پیامبری انتخاب کرد

قبل از اسلام دینی موحد پرست به نام دین حنیف وجود داشته که کسان نزدیک پیامبر بر ان دین بودند و الله از ان گرفته شده.

الله اكبر يعني خدا بزرگتر است از آنچه كه وصف كني. (ليس كمثله الشيء)

منظورت اینه که یه آیه جدید آوردی(بر خلاف گفته قران که کسی نمیتونه)؟
بهتره که با عربی هم آشنا بشید
اکبر برای مقایسه هست و کبیر برای وصف استفاده میشه

نه نعوذ بالله. از امام صادق حول الله اكبر پرسيدن. ايشون هم اين پاسخ داد. من چيكاره ام كه آيه بيارم. بعدشم در مورد خيلي از صفات، قرآن صفات رو به صورت تفصيلي و مقايسه اي نياورده. مثله الله سميع و خبير و عليم و...
تازه تو زبان عربي وقتي كه شما بخواين "بزرگترين" را به كار ببرين. از اكبر استفاده مي كنين. كه الله اكبر ميشه خدا بزرگترين است. به طور كلي. يني بزرگتر است از هر چيزي كه فكرش رو بكني

يكي از كاربران كه گفته بودن علامت ماه پرچم هاي بعضي از كشور هاي اسلامي از اين بته اشتباهه. علامت ماه بر ميگرده به دولت عثماني اون هم به دليل خوابي است كه يكي از حاكمان عثماني ديده بود نه چيز ديگه. زمان پيامبر و حتي چند دوره بعد از ايشون علامتي بر پرچم هاي اسلامي وجود نداشت و پرچم ها يك دست و بيعلامت بودند. اينم يه سايتيست در همين مورد:
http://islam.about.com/od/history/a/crescent_moon.htm

سلام،یه جواب به اقا مسعود،البته اگر موضع تاریخ شناسی نگیرند
اولا که انتخاب اسم الله باید بگم،نام مقدسه هر چند که بت مقدس نیست،شما افرادی در جامعه میشناسید که اسمشون مقدسه،اما خودشون شاید اتشم از سرشون زیاد باشه،پس اگر فرض کنیم که صحبت های شما درسته که پدر حضرت عبدلله به این منظور که معنیش عبادت کننده الله
هست این اسم رو انتخاب کرده
حالا سوال من از از شما اینه،شما میتونید به قاطعیت بگید به خاطر اون بت گذاشته؟

سلام،نام دختر دوساله بنده یسنا هست،و همه میدونید که یکی از کتب زرتشت بوده(یسنا،یشنا،وندیداد)،به من گفتن مگر مسلمان نیستی،گفتم چرا یک مسلمان ایرانیم،چون معنای اسمش میشه ستایش کننده خدا و طبق فرمایش رسول خدا(ص) اسامی معنی دار بذارید،با این تفاسیر باید بنده رو به خاطر نامی که برای دخترم انتخاب کردم بر چسب نا مسلمانی بزنند؟
پس چطور با صراحت میگید که نام پدر پیامبر(ص) با نعوذ بالله بت ارتباط داره،چرا نمیگید بت ها اسمشون بر خلاف خودشون مقدسه؟

تصویر soalcity

سلام
قطعا کسی نمی تواند به خاطر این نام گذاری شما را نامسلمان بخواند. هر چند نام باید طبق عرف، نامی پسندیده باشد. و همین که دیگران این گونه در مقابل شما موضع می گیرند، یعنی این نام طبق عرف چندان پسندیده نیست.
نام پدر پیامبر (ص) نیز عبدالله بوده و هیچ ربطی به بت ندارد.

درود به همه عزیزان
این که الله بت بوده یا نبوده من کاری ندارم ، من به این کاردارم که مگه نمیگین ( دوستان مسلمان ) قرآن کلام خداست ؟ خب پس باید از کلام خدا هم پیروی کرد، درسته ؟ حلا میخوام یک آیه از قرآن با آیه و سوره که منبعش هم قرآن هست براتون بزارم و نظر بدبد که این چیه که خدا گفته و چرا شما دوستان مسلمان ازش پیروی نمی کنید.
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۴﴾ آیه ۴ سوره ابراهیم حالا ببینید چی میگه ترجمه : و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [حقايق را] براى آنان بيان كند پس خدا هر كه را بخواهد بى‏ راه مى‏ گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى ‏كند و اوست ارجمند حكيم (۴)
یعنی خود خدا گفته برای هر قومی ی پیامبر فرستاده برای مسلمانان محمد برای مسیحیان عیسی برای یهودیان موسی و برای ایرانیان زرتشت اگه غیر از این جواب بدید .
برادر من خواهر من ما همگه ایرانی هستیم میفهمید ایرانی با ۵۳۰۰ سال قدمت تاریخی داریم که در صدر جدول تاریخ هستیم .ما منشور کوروش داریم کسی که ۲۵۰۰ سال پیش حرف از حقوق بشر آورده .مارو چه به عربهای ملخ خور ۱۴۰۰ سال پیش ی عرب زده ی عرب دیگرو کشته سر چی سر به دست آوردن قدرت اطلا به ما چه برید تاریخ و بخونید ببینید وقتی که با ایران حمله کردن چه کارایی که نکردن ناموس کشورمون و بردن همه چی رو غارت کردن .حجاب از زمان داریوش و کوروش و زرتشت بوده ی وقت فکر نکنید واسه اسلام بوده .
گفتار نیک کردار نیک پندار نیک اینارو ۲۵۰۰ سال پیش گفته بعد ما تو حدیثهای امامای دیگه یجوره دیگه خوروندن بهمون .التماس تفکر

تصویر soalcity

سلام
قطعا مسلمانان و مومنان به قرآن ملتزم هستند و به آن عمل می کنند. البته به آنچه واقعیت قرآن است نه به آنچه با تحریف گری درست می کنند.
آیه ۹۰ سوره انعام، آیه ۱۰۴ سوره یوسف، آیه ۱۰۷ سوره انبیاء، آیه ۱ سوره فرقان، آیه ۸۷ سوره صاد، آیه ۵۲ سوره قلم، آیه ۲۷ سوره تکویر و ... همه بر جهانی بودن قرآن تاکید کرده اند.
البته پیامبر ص از قوم عرب بود و زبانش هم عربی بود. اما این هیچ منافاتی با جهانی بودن پیامش ندارد.

زردتشت هم کسی هست که فقط نسبت به زمان زندگی اش چند هزار سال اختلاف نظر وجود دارد و بیشتر سخنان کوروش و ... هم تولیدی فعالان مجازی است.
حالا شما مختارید فرق عرب جاهلیت با عرب مسلمان را نبینید و با تعصبات قومی انتخاب کنید.

سلام،میتونیم اسامی معنی دارم عرف کنیم،اینجوری دیگه کسی احادیث رو به تحریف نمیکشونه،مثلا همون حدیثی که عرض کردم خدمتتون،البته منظور به هر اسمی که شأن انسان رو پایین بیاره نیستا.
بازم از راهنماییتون ممنون

ببخشید یه سوال هم خارج از این بحث دارم
بنده دو سال پیش یه سری حق الناس گردنم بود که اونارو روی کاغذ نوشته بودم که با اولویت جباران خسارت کنم،حالا چه از نظر مادی چه شخصیتی،بعد بنده با موتور تصادف کردم که حدود یک هفته تو کما بودم که بعدش یه سری چیزا به هیچ عنوان یادم نمیاد،یکیش اون کاغذ و اسامی
چکار باید بکنم،ممنون اگر راهنمایی کنید،یا حق

تصویر پاسخگوی احکام

سلام

تشکر از ارتباط شما

به مقداری که می دانید یا احتمال می دهید بدهکار هستید با اجازه از دفتر مرجعتان به فقیر بدهید.

سلام،ممنون
یه کم خیالم راحت تر شد،حتما همین کارو میکنم،خدا خیرتون بده
اجرتون با خدا

ابتدا به امر باید به معنی دقیق الله بپردازیم
ال به عنوان نشان معرفه اله به معنی بت یا همان خداست. پس الله به معنی آن خدا، آن بت ،
همان بت ، همین بت ، the god , the idol. خداهه
از این رو وقتی در آیه شریفه وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ رسول خطاب به همراهان فرمودند : اگر از ایشان (مشرکین) پرسید چه کسی آسمانها (بهشت) و زمین را خلق نمود گویند الله (همان بت که خودشان معتقدند)
از این رو منطق نبی در پیشگاه مشرکین هرگز یکتا پرستی نبود و صرفا اتحاد بود.
جالب تر اینکه شهادتین نیز مانند بیشتر احکام مانند حجاب اجباری، خمس، تعداد نماز . . . در قرآن نیست
الله لا اله الا هو’ در قرآن شریف آمده که در معنی_ خداهه (الله)، هیچ بتی را نپذیرد او (مرد) _ خدا هیچ بتی نیست بجز او (مرد)
الله اکبر _ در قرآن نیافتم.
حالی اینکه الله نام بت خاندان نبی بوده از نگاه پژوهشی خیر، بلکه الله به تمامی بتها اشاره دارد. بت خاندان مبارک نبی همان خدای باران عربستان است.
در آغاز امر رسالت این شائبه ممکن است از سوی مشرکین مطرح بوده باشد که محمد قصد دارد پیروان خدایگان ما را به سوی خدای خود بکشاند که در مکه معنای رقابتی محسوب میشده از این رو بود که نبی را مخالفت تا حد تحریم نمودند و بیشتر نه ( حالی که نبی در آیه شریفه میفرماید مرا از خدایگان ایشان هیچ گزندی نیست چون الله مرا یاور است)
پس خالق آسمان و زمین همانا خدایی است بزرگ و بخشنده.
هر چی نباشه ما هم خدایی داریم.

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با تشکر .
در ابتدا باید اشاره شود که این شبهه انسان را به یاد این سخن قران کریم می اندازد که پیشا پیش در باره چنین تصورات نادرست فرمود :
ما لهم به من علم و لا لابائهم كبرت كلمة تخرج من افوههم ان يقولون الا كذبا . در اين باب چيزى ندانند پدرانشان نيز نمى دانستند، كلمه اى كه از دهانشان بيرون مى شود بزرگ است، و جز دروغ نمى گويند (۱) حال در نقد این پندار باید گفت :
اولا -در دوره پیش از اسلام عرب ها بتی به نام الله نداشتند . برخی از معاندان و اسلام ستیزان ادعا نمودند که در آن زمان عرب ها بتی به نام الله داشتند که برای این ادعای خود هیچ دلیل و سند معتبری ارائه نداده اند . بنابراین نباید به چنیی ادعاهای پوچ و بی اساس کوچک ترین توجهی داشت .
در ثانی - بر خلاف توهم شما جمله نورانی : "لا إله الاّ الله" –پیامش این است که هیچ معبود و اله قابل پرستشی جز الله جلّ جلاله وجود ندارد و مابقی هر چه که باشد مخلوق است و مخلوق قابل پرستش نمی‌باشد.
مشکل اصلی امثال شما اینجاست که اصلاً نمی‌دانید «الله» یعنی چه؟ «إله» یعنی چه؟ فرقش کدام است؟ پرستش، بندگی یا عبادت یعنی چه؟ ... و حتی نمی‌دانند که هیچ چیزی به جز الله جلّ جلاله، قابل پرستش نمی‌باشد.
بر خلاف تصور شما «إله» از ماده «أَ ل َهَ) و نیز (وَ لَ هَ) گرفته شده، یعنی موجودی که هستی بخش است، همه به عقل و فطرت خود بر وجودش اذعان دارند، اما از شناخت کامل آن عاجزند، چرا که خود هستی و کمال محض است، لذا در برابر عظمت، جلال، جمال و سبوحیت (منزهی از هر عیب و نقص و نیستی) او در حیرت (وَلَه)، بهت و سرگردانی می‌مانند.
"الله" جلّ جلاله، اسم خاص است. (ال إله)، یا الله، یعنی آن معبودی که «مستجمع جميع صفات كمال» است و هیچ إلهی نیز جز او وجود ندارد.
– جنان که اشاره شد هیچ گاه بتی به نام "الله" در کعبه وجود نداشته است، چنان در چه تواریخ دقیق و مستند نیز وجود ندارد، و به غیر کتابی به نام "الاصنام" که پس از چند قرن، توسط یک یهودی به ظاهر مسلمان شده نوشته شد، هیچ کس چنین ادعایی نداشته و ندارد و ادعای او نیز مستند به هیچ سندی نمی‌باشد.
– به فرض محال که نام بتی را نیز الله گذاشته باشند (که نگذاشته بودند)، باز چیزی را تغییر نمی‌دهد، چرا که انسان مختار است، همان‌طور که نام فرعون، هوای نفس خویش، بت سنگی و چوبی و حتی مجسمه‌ی آلت تناسلی را «إله» می‌گذارد و هزاران معبود بی‌نام نیز دارد که خودش متوجه بندگی آنها نیست، ممکن است دیوانه‌ای نام خودش را نیز «الله» بگذارد. خب، حالا مگر بت‌هایی که آنها را إله نام گذاشتند، واقعاً إله بودند که اگر بتی را الله نام گذاشته باشند، ریشه‌ی کلمه و اسم الله آن باشد.
بشر از این نام‌گزاری‌های وهمی و تخیلی بسیار داشته و دارد. اینها همه اسم‌های بی‌مسمایی است که بشر روی هر چه دلش بخواهد می‌گذارد. اما نه حقایق عالم هستی با این نام‌گزاری‌ها از بین می‌رود و نه تغییر می‌یابد. و اینها همه اسم‌هایی است که آنها و پدران‌شان روی بت‌ها و إله‌های سنتی یا مدرن (ایسم‌ها) خود گذاشته‌اند. کار جدیدی هم نیست. این جهالت سابقه‌دار است، حضرت ابراهیم علیه‌السلام نیز با این جهل بشری مواجه بود و بت‌پرستان دیروز و امروز فرمود:
«مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ» (۲)
ترجمه: شما به جاى خداوند نمى‏پرستيد جز نام‏هايى (بى‏محتوا و بی‌مسمایی) را كه خودتان و پدرانتان نامگذارى كرده‏ايد و خدا بر (صلاحيت پرستش) آنها هيچ حجت و برهانى را نازل نكرده است. فرمان نافذ و حكومت (بر جهان هستى) جز از آن خدا نيست دستور داده كه غير او را نپرستيد آن است دين پابرجا و استوار، و لكن بيشتر مردم نمى‏دانند .
پندار های دیگر تان که در باره کلمه توحید و فرایض الهی مطرح نموده اید به گونه است که قابلیت جواب را ندارد چون شما با اصل مسله مشکل دارید معلوم است که که از قران بی خبر هستید و چه می دانید که در قران آن احکام آمده یانه ؟
پاورقی :
۱- کهف آیه ۵
۲- یوسف، ۴۰

نظرات