کلام و عقاید

اگر خدا تکامل انسان ها را می خواست چرا شیطان و نفس اماره را آفرید؟

برای تکامل انسان، باید تغییری در او ایجاد شود و اگر ریشه این تغییر از درون او باشد باید تغییر، از میان تضادهای ایجاد شده برای انسان بگذرد. تضادهایی که میان نفس اماره و فطرت انسان به وجود می آید.

چرا هر جا بلایی بر سر بدبخت و بیچاره ها می آید، می گویند امتحان الهی است؟

در جواب اجمالی باید چند نکته را مد نظر قرار داد. اولا همه زندگی و برای همگان امتحان الهی است. ثانیا تنها نکته مورد توجه در امتحان الهی صبر نیست. ثالثا با دیده دیگری نیز می توان به بلا نگریست و آن را مثبت دید.

چرا خدا دنیا را به گونه ای خلق نکرد که جنگ و فقر و بی اخلاقی و ستم و ... در آن نباشد؟

میزان وسعت نگاهها، ما را به جوابهای متفاوتی برای این سوال می رساند!
آن کس که پرخوری می کند و از غذاهای مضر پرهیز نمی کند، اگر نگاهش محدود به همان لحظات خوردن باشد، چیزی جز لذت و خوشی نمی بیند. اما اگر نگاهش را وسیع تر سازد، آن لذت، برایش به صورت ضرر و زیان بزرگ به تصویر در می آید.

آیا بهتر نبود انسان به گونه ای خلق شود که نیازی به مال نداشته باشد؟

در کلاس سی نفره، ممکن است پنج نفر نمره یکسانی از یک امتحان کسب کنند که این نمره به خوبی گویای توانایی های آنان و تفاوت آن پنج نفر با یکدیگر نیست! حال اگر معیار سنجش در کنکوری که بیش از یک میلیون نفر در آن شرکت می کنند، چنین باشد، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ اینجاست که نیاز به پیچیدگی محک ها بیشتر شده، تا تفاوت افراد به خوبی روشن شود. و عیار هر کس، مشخص گردد.

آیا جنیان نسبت به انسان ها پیشرفته تر هستند؟

گر معتقد باشیم که انسان خود را به نحو کامل و جامعی شناخته است، قطعا نمی توانیم چنین ادعایی درباره جنیان مطرح کنیم! شناخت ما از آنها ناقص است و اطلاعاتی جسته و گریخته از بعضی مسائلشان داریم. مثلا می دانیم:

چرا بین علومی مثل فیزیک و شیمی و دین تعارض وجود دارد؟

علم و دین

از نظر یک مومن که تمام جهان را فعل خدای متعال می داند، شیمی و فیزیک و ... شناخت افعال الهی است. و تکفکیک این علوم، از علوم دینی، ناشی از نگاه های سکولار است.

آیا کسی که دین ندارد، اخلاق هم ندارد؟

پیوند اخلاق و دین، پیوندی مستحکم است. اخلاق، سبب گام نهادن در راه دین داری می شود، همچنان که دین پایه های اخلاق را مستحکم کرده و آن را رشد داده، و ضمانت بقایش را تضمین می کند.

چگونه شیطان که سالیان دراز مشغول عبادت بوده، یک باره از مسیر الهی خارج می شود؟

ابلیس

در این مدت اگر چه شیطان مشغول عبادت بوده است، اما بنده مقربی نبوده، و احادیث متعددی موید این موضوع هستند. مانند حدیثی که همراه بودن شیطان با فرشتگان در خطاب الهی را مانند همراه بودن منافقین با مومنین می داند. یا آنکه اشاره می کند که هرگز شیطان در آسمان کرامتی نداشته است. و هیچ امر آسمانی ای به او سپرده نشده است.

چگونه ائمه علم به غیب داشتند در حالی که از مواضع کشته شدن خود فرار نکرده اند؟

اگر فرد از رفتن امتناع کرده و مانع کشته شدن خود شود، آیا با فرض اصلی، یعنی آگاهی از واقعیتی که می خواهد رخ دهد (=علم غیب) منافات ندارد؟

زشتی ها و نقص های دنیا، نشان دهنده ضعف نقاش آن نیست؟

آن تفاوت نگاه است که در مقابل سرمستی یزیدیان از توهم پیروزی شان، همه مصیبت ها را تابلویی زیبا می بیند و می فرماید: ما رایت الا جمیلا!

افراد ثروتمند می توانند با خرید حج و حتی نماز و ... برای خود بهشت را مهیا کنند، فقرا چه گناهی کرده اند؟

عبادت در شیوه خاصی منحصر نشده است که فقط ثروتمندان بتوانند به آن بپردازند و فقراء از آن محروم بمانند. علاوه بر اینکه صبر بر فقر و نداری، خود یکی از عوامل بزرگ سعادت است و فقرا از جهت فقرشان مزیت هایی دارند که ثروتمندان ندارند. همچنین یکی از مسائل بسیار مهم در عبادت، کیفیت آن است. و ...

با توجه به اینکه پول سبب رونق مناسک دینی می شود، آیا اقتصاد زیر بنای اصلی تاریخ و بشریت نیست؟

اثیر اجمالی با اینکه تعیین کننده باشد، بسیار فرق می کند. ابعاد زندگی انسان از یکدیگر جدا نیستند و بر روی هم اثر گذارند. ولی عامل اصلی و محوری، با ساده انگاری و نگاه سطحی مشخص نمی شود.